زنان-فرهنگی-اجتماعی

با هدف مطرح ساختن نام زنان ایران-استان هرمزگان-شهربندرکنگ ومعرفی فرهنگ-آداب و رسوم مردم بندرکنگ

زنان-فرهنگی-اجتماعی

با هدف مطرح ساختن نام زنان ایران-استان هرمزگان-شهربندرکنگ ومعرفی فرهنگ-آداب و رسوم مردم بندرکنگ

((بچه ها)) یک نفراست،((بچه ها)) یک زن است !

این مرد آنگاه که با آن مرد ارتباط خوبی دارد،

همسر او را با نام بچه ها ! یاد می کند

((بچه ها را با خودت آورده ای ؟!‌ ))

من که دنیای مردان را نمی شناختم

کنجکاو شدم سرک کشیدم و دیدم

((بچه ها)) یک نفراست،((بچه ها)) یک زن است !

نادیده انگاشتن هویت زن،محدود به دوست نبود

او همسر خود را نیز با این نام یاد می کرد

((بچه ها منزل هستند،به بچه هایتان بگویید بیایند داخل))

در دنیای بچگی ام دنبال بچه ها بودم در آن منزل

ولی در آن خانه هم فقط یک زن بود !

 **************************************

این مرد وقتی با آن مرد گلاویز  شد،

همسر او را به باد ناسزا گرفت

خواهر او را لایق فحش دانست

مادر او را هرجایی نامید

....................................

درعجب بودم :

خوبست آن مرد هویت زن را تائید کرد ؟

ویا بد است آنچه را که به زن نسبت داد ؟ 

 لینک این مطلب درسایت میدان زنان                                   لینک این مطلب درسایت دنباله

نظرات 79 + ارسال نظر
سعید چهارشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:03 ب.ظ http://f10.blogsky.com

سلام دوست عزیز وبلاگ جالبی داری امیدوارم موفق بشی.
اگر مایلی تبادل لینک کنیم؟

ماه لی لی چهارشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 04:58 ب.ظ

درود .
لذت بردم کامروا باشید وبرای حق زنان پویا...

درود متقابل ما ه لی لی عزیز....خوشحالم کردین....

فریدون پنج‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:58 ق.ظ

با سلامی مجدد

من که دنیای مردان را دنیای نامردی یافتم
درعجب بودم
خوبست آن مرد هویت زن را تائید کرد ؟
ویا بد است آنچه را که به زن نسبت داد

هر چند مطالبتان انعکاس دردهای آشکار و پنهان بخشی از زنهای جامعه ماست و در خور تقدیر اما اجازه بدهید نقدی بر نوشته تان بنویسم .
سیاه یاسفید - جنگ یا صلح - خوب یا بد - هیچ چیز یا همه چیز درد مشترک و مهمترین علت عدم موفقیت همه ما همین است .
لیدی آستور می گوید "عمده ترین تهدید برای حیات ، کسانی هستند که خواستار تغییر یاعدم تغییر کل پدیده ها می باشند "
برای گذار ازسیاهی به سفیدی باید از رنگهای خاکستری عبور کرد و برای رسیدن به صلح باید آتش بسی اعلام شود و خوب و بد را باید بانسبیت آنها ارزیابی کرد و تغییر شرایط با بهتر کردن شرایط میسر است و همه جز این هدف و آرزویی نداریم
کم دانستن بدتر از ندانستن است و تقلید فرهنگی عارضه ای مصیبت بار برای هر جامعه ای
جامعه زنان شهر ما نیازمند شناخت و فهم شرایطی است که در آن بسر می برند و راهکار مناسب غلبه بر واپسگرایی آن .
باید دقیقتر به ارزیابی نشست و سپس راهکار مناسب اتخاذ نمود نه دنیای مردان دنیای نامردی است و نه زنان مستحق چنین رنجی .
موفق باشید

سلام....ولی در این تکه آخر نوشته،منظور بد و بد است.هر دو حالت بد هستند.قبول دارم که یکی از نقص های بعضی از ما آدما سیاه سیاه دیدن و یا سفید سفید دیدن است.حد وسط را نادیده می گیریم.خوشبختانه اسلام هم به ما توصیه کرده : ((خیر الامور اوسطها))
تغییری که مد نظر است،تغییر خرافه اندیشی و گزافه گویی است و گرنه تغییر خوبی هایی که ریشه در سنت های ما دارد موجب بی هویتی و از دست دادن اصالتمان می شود.
منظورتان از تقلید فرهنگی ندانستم.
درمورد جامعه زنان شهرمان(مگر شما کنگی هستین ؟!) نظرم را در پاسخ به نظرتان در پست قبلی اعلام داشته ام.
اگر دنیای مردان دنیای نامردی بود،پدرم را اینگونه دوست نداشتم،برادر هایم مورد احترامم نبودند..... این نوشته براساس دیده ها و شنیده های یک کودک است وبراساس آنها قضاوت نموده است.آنجا که اشاره می شود((در دنیای بچگی ام دنبال بچه ها بودم در آن منزل
ولی در آن خانه هم فقط یک زن بود !)) شرح ماوقعی است که در کودکی ام اتفاق افتاده است.زنان اگر خود بخواهند می توانند به این رنج و بی حرمتی خاتمه دهند.البته تاکید می کنم مردانی که به هنگام دعوا و زد و خورد،منسوبین مونث طرف مقابل خود را مخاطب ناسزاها و دشنام ها قرار می دهند بویی از مردانگی و جوانمردی نبرده اند.

علی پنج‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:23 ق.ظ http://7alish7.blogfa.com/

من اولین بار که به وبلاگت سر می زنم
خیلی خوشالم که دخترای هرمزگان اینچنین آزاد می اندیشند
خدایتان یار باد
احتمالا مجبور هر سری به وبلاگت سر بزنم

سلام جناب شجاعی....تشکرنامه های وبلاگ تان جالب بود.شاید یک وقتی من هم از این تشکرنامه ها در وبلاگم استفاده نمایم.

بدیس پنج‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 09:54 ق.ظ http://aask.blogsky.com/

با سلام.مطلب جالبی بود.متاسفانه این (نمیشود گفت فرهنگ چون معنایی بالاتر از این حرفا داره)باور ویا اصطلاح غللطی است که باب شده.البته همه مردا که اینجوری نیستند.ولی قبول دارم که اکثریت قریب به اتفاق اینجوریند

سلام....بله همه مردان اینگونه نیستد.

فریدون پنج‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 08:06 ب.ظ

چوک سورو پنج‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:03 ب.ظ http://suru.blogsky.com

سلام خدمت دخت عزیز

، خانه ، منزل ، عیال ، بچه ها ، همه بکار می بریم تا هویت نیمه دیگر جامعه پنهان کرده باشیم ، عدم قبول هویت برابر ، اجتماعی ،فرهنگی و اقتصادی زنان، باعث گشته که و جود مستقلش هم قبول نداشته باشیم ، ، نمی توان گناه این همه کردار نا پسند گردن همه مردان جهان انداخت ، این فرهنگ مردسالار ، فرهنگ سنتی و باورهای اعتقادی است که زمینه چنین تفکراتی در جامعه دامن می زند وباید با ان به صورت سیاه وسفید برخورد کرد راه میانه ای وجود ندارد
. باید به قوانینی که ارزش زن در زمینه ای مختلف ( حقوقی ، اجتماعی وسیاسی ) کمتر از مرد ، می داند ، نه گفت و ان را رد نمود با قوانینی که زن را نصف مرد ارزیابی می کند چطوری می شود برخورد کرد ؟ به جز نفی کامل چنین قوانین و تفکری ! راه دیگری وجود دارد ؟

موفق بشی دخت کنگ عزیز

بندرجاسک-فرزاد بادروج جمعه 17 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:45 ق.ظ http://www.jaski.blogfa.com

سلام.
نمی دونم دادا چی بگم...
اصلا بهش فکر نکردم...
ولی دنیای همه مردان در نامردی نیست اینو همیشه یاد داشته باشیم.
همانطور که ما میگیم دنیای همه زنان فاحشه گری و ... نیست

فریده قاسمی جمعه 17 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:16 ق.ظ http://dokhtekong.blogsky.com/

جناب فریدون،برای پاسخ به سوالاتتون می خوام بیشتر فکر کنم.....

کنگستان جمعه 17 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 07:09 ب.ظ http://kongestan.blogfa.com

سلام خدمت خواهر بزرگوار خانم قاسمی
بسیار زیبا بود نمی دانم برای مردم عادت شده یا از روی قصد این کار را می کنند که امیدوارم اولی درست باشد...خیلی جالبه بدونید که دوستان وقتی به جایی می رن ازشون بپرسی کجا بودن مثلا به جای این که بگن با همسر یا مادر یا خواهرشون رفته بودن بیرون می گن با خونه رفتیم بیرون...مگه خونه هم پا داره...قسمت بیشترش هم می برمیگرده به همون قضیه کارت دعوت بدون نام عروس...موفق باشید

فریده قاسمی شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:07 ب.ظ http://dokhtekong.blogsky.com/

غافل چرا اینقدر عصبانی شدی ؟! نکند پیشه و مرامت هتاکی به شان خانوم هاست ؟ راستی منظورت از (کوچه ها) کدام کوچه هاست ؟!!!!!

پیام بزرگمهر شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:00 ب.ظ http://www.payam-bozorgmehr.blogsky.com

سلام و عرض احترام
گمان میکنم شخصیت زن در جامعه ما با قداستی موهوم در آمیخته و شاید هم چند گا نگی در تعاریفی که از واژه زن میشود خود سبب برخوردهایی غیر موازی با این شخصت شده..گاه بهشت را در زیر پایشان گذاشته و گاهی هم آنان را دست آوریز شیطان برای فریب مردان می دانیم ..زن در تعاریف جامعه ما موجودیست که درمحفظه شیشه ای قداست نگهداری میشود و تنها یک سنگ برای شکستن این شیشه کافیست تا زن را به موجودی ننگ آور تبدیل کند ...تاریخ گواهی می کند در هر جنگی طرفین خصم ابتدا سعی در تخریب مقدسات طرف مقابل میکنند..آیا فکر نمی کنید دشنام به عناصر اناث خانواده به نوعی دست یازیدن بر مقدسات یکدیگر باشد؟؟آیا گمان نمی کنید زنان را نوعی موجود ضعیفی قلمداد می کنند که در عین حال باید عامل شرف و قداست مردانگی باشد؟؟آیا مردان چیزی جز دشنام بر زنان در دست ندارند تا دیگری را بشکنند؟؟...اما همه این تقدس ها نوعی ضربه بر کالبد زنانگیست که او را مجروح و زمین گیر کرده.... و باز هم بحث زیاد است اما امیدوارم روزی برسد که انسانیت مقدس باشد،نه انسان ...برقرار باشید

غافل شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:44 ب.ظ

ببخشید برای چه جواب ندادی./حق بامن بود مگه نه.

شهر لنگه شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 05:20 ب.ظ http://www.lengeh.33ir.com

salam
weblog http://lengeh.33ir.com/ be roz shod..
lotfam baray behtar shodan weblog ba dadan nazar va enteghad dar in kar sahim bashid
ba tashakor..samad
خانم قاسمی حتما تشریف بیارید..از شهر خودتونه

غافل شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 06:45 ب.ظ

جوابم راندادی میدونی که به خودت گفتم تووبلاگم مطلبی ننوشتم اگه ...

چه جوابی می توانم بدهم به بدیهی ترین سوال شما....آقای محترم هر کسی مختار است در چارچوب شرع و عرف راهش را انتخاب کند و من یکی از آن میلیون ها.حالا شما چقدر باید ------- که بخواهید در مسائل خصوصی دیگران دخالت کنید من نمی دانم.آیا این موضوع جایی به ضرر شما تمام می شود؟مزاحمتی برای شما ایجاد کرده است بفرمایید...پناه بر خدا وبس...

فریدون شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:59 ب.ظ

با درود به شما
من یک کنکی هستم با همه خصوصیات بد و خوب یک مرد کنگی
شما در جواب قبلی از شرایط سختی که زنهای کنگی در آن بسر می برند یاد کردی و لی از اینکه عوامل تشدید کننده و راهکار غلبه بر آن کدامست ذکری نکردی .
به باور من زنان شهر های بزرگ هم آنطور که شما تصور می کنی از حقوق کامل اجتماعی خود بر خوردار نیستند البته باید ازعان کرد که زنان در شهرهای کوچک و دور افتاده ازستم مضاعف در رنجند .
جامعه ای که روبه جلو حرکت می کند بخش زیادی از فرهنگ خود باید اصلاح کند . آن جامعه ای تلاشش قرین موفقیت است که با آگاهی به اصلاح ساختار فرهنگی خود بپردازد اما شواهد زیادی حاکی از آن است که در کشور ما و بخصوص در شهر ما جای تغییرات آگاهانه تقلید کور کورانه فرهنگهای وارداتی گرفته است
مطلبتان را دوباره خواندم با نقطه چین - قسمت آخر را جداکرده بودی ( نتیجه اخلاقی مقاله ) حتی اگر منظور شما برداشت دوران کودکی باشد ( که اینطور است ) برداشت من و احتمالا برخی از مراجعه کنندگان به سایت - نتیجه گیری مطلب نوشته شده نظر کنونی نویسنده خواهند دانست . که البته توضیح شما در جواب من این برداشت را اصلاح خواهد کرد .
امیدتان پایدار باد

سلام....من درجایگاهی نیستم که راهکار ارائه بدم و خودتون می دونین یک نسخه پیچیدن برای کل خانواده ها کار شایسته ای نیست.اونچه از من برمیاد ثبت تراوشات ذهنیم در این وبلاگ هستش.البته برپائی نشست های زنان با حضور متخصصان مسائل مختلف،و حتی بصورت مشترک همراه با مردان خانه،می تونه موجب افزایش شناخت خانواده ها از خود،نقش ها و وظایف شان در خانواده بشه که متاسفانه با کمبود امکانات کنونی درشهر(فضای مناسب جهت چنین گردهمایی هایی) ما مانده ایم و .... ناگفته نمونه که با همکاری شهرداری بندرکنگ در نمازخانه دبیرستان حضرت معصومه(س) کلاس طرح رحمت برگزار میشه که نکات روانشناسی جالبی بیان میشه و با اطلاع رسانی تونستیم عد ه ای از خانوما رو اونجا گرد هم بیاریم تا از این مطالب استفاده نمایند.ولی خودمان می دانیم اصلا کافی نیست.....
من هم قبول دارم ولی زنان آن شهرها به آن قدرت رسیدن که حداقل رفت و آمدهای پدران خانواده را کنترل کنند و هم پای آنها،مردان آن شهرها به این بلوغ فکری رسیده اند که بعنوان یک پدر،شایسته نیست تا پاسی از نیمه شب گذشته در محافل مردانه بسر ببرند و از دوستی و همکلامی با همسر و فرزندانشان بی بهره باشند.من فقط یه مثال خدمتتون عرض کردم بقیه اش ....
متوجه این قسمت نشدم،کاش مثال بزنین....
این ستاره ها بخش قبلی نوشته رو از بخش دیگر جدا می نماید.یعنی قسمت پائین ستاره ها نتیجه گیری مطلب نیست بلکه یه بخش جداگانه است.فکر کردم واضح نوشته ام : (وقتی آن دو مرد با هم ارتباط خوبی داشتند،در قالب روابط عادی نمی توانست از هویت زن،یاد کند و از او با نام بچه ها یاد می کند. ولی در بخش دوم که با هم گلاویز می شوند هویت زن را بعنوان مادر-همسر و خواهر علنا بر زبان جاری می سازد چون قرار است کلمات رکیک به آنها نسبت دهد.از هر نوشته،عکس،فیلم و نقاشی افراد مختلف می توانند تعابیر متعددی داشته باشن و من هم اصرار ندارم نظر شما را با توضیحات خودم عوض کنم.فقط احساسات و سوالاتم رو از دوران بچگی و نوجوانی برشته تحریر درآوردم که براستی چرا ؟؟؟؟....

علی ناسزا یکشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:55 ب.ظ http://alina3za.blogfa.com

سلام من اولین باریه که به وبلاگ شما سر میزنم و دوست دارم بدونم دلیل شما برای نوشتن این نوشتها چی بوده مگه نامردی از مردها دیدی مردها همه که مثل هم نیستند
{پنج انگشت که مثل هم نمیشن} پس لطفا جواب منو بدین منتظرم.../.

سلام... شخصا از مردی نامردی ندیده ام ... شما پیام این نوشته را این می دانید که خدای ناکرده تمام مردان نامردند؟!پس معذرت می خوام یا من خیلی بد نوشته ام و یا شما خیلی بد خوانده اید...

م.مبارک یکشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:35 ب.ظ

سلام خسته نباشید
فکر کنم بعلت ارتباط با عربهای جنوب خلیج فارس ورفت آمدی که از قدیم بوده و هست این عادت به این منطقه کشیده شده وهنوز هم باقی است و عربهای آن منطقه تاکنون بقایای واد بر فکرشان تسلط دارد که نتیجه اش عدم بیاد آوردن اسم خواهر مادر دختر و بالخصوص همسرشان است که آن را غالبا ام العیال صدا میزنند....
خدانگهدار

ابراهیم یکشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 03:39 ب.ظ http://ندارم!

سلام ... برای من هم این .. بچه ها ..! جای سئوال بود. البته بعضی ها کمی انصاف دارند و می گویند .. خانم - بچه ها ..!

غریبه یکشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 09:10 ب.ظ

سلام دادا . برای خوم جای سوال هسته . از یکی از همکارون که از یه قبیل دیالوگون استفاده شکه امپرسی چرا ؟ جوابش از سر عادتن . ولی خوم همیشه وقتی با مامان جایی ارم کسی زنگ بزن خیلی راحت اگم با مامانم دور هم افتخار اکنم و خدارا شکر اکنم که همچین توفیقی نصیبم بوده . با تشکر غرییه

سلام کاکا....خداوند سایه ایشون و پدر محترم تون از سر شما کم نکنه...مادر تون واقعا مایه افتخار هستن...

مهدی فیروزی یکشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:13 ب.ظ http://mahdiphoto.blogsky.com/

سلام
از این که به ما سر زدید ممنونیم

فریده قاسمی دوشنبه 20 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:20 ق.ظ http://dokhtekong.blogsky.com/

سلام
مردان برای زنان خود و دیگران احترام زیادی قائلند این را مطمعن باشید زن برای مرد بزرگترین حامی و پشتیبان است البته بعد از خدا به نظر من اگر مردی بعد از خدا قرار بود یک نفر را بپرستد البته او زنش بود من فکر میکنم خداوند زن را از برگ گل آفریده است او روحیه ای لطیف و عاشقانه دارد خداوند از روح خود درون ما دمیده است زنان روحیه آفرینندگی دارند این را من به عینه دیده ام که زنان در کارهای هنری و در خیلی از کارهای دیگر از مردان سر هستند این را مطمعن باشید پشت هر مرد موفقی یک زن قرار داشته که باعث موفقیت او شده
مثلا شهید چمران راببین حضرت امام راببین حتی خود من
هرچند به نظر خودم تا اوج قله موفقیت هنوز راه درازی دارم ولی احساس میکنم در مسیر موفقیت پیش میروم و همه آن را بعد از خدا مرهون تلاش ها و زحمات همسرم میدانم .
من فکر میکنم زنها (نه همه آنها ) برداشت اشتباهی از رفتارهای مردها دارند هر چند معمولا آنها را از خودشان هم بهتر میشناسند ولی خودم به این نکته رسیده ام
خواهر عزیزم به شما توصیه میکنم در اولین فرصت کتاب رازهایی در مورد مردان را حتما مطالعه کنید حتما با دقت مطالعه کنید خواهش میکنم تا آخرش را مطالعه بفرمایید و در صورتی که متاهل هستید حتما با همسر محترمتان در مورد این کتاب صحبت کنید
خواهرم به خدا زنان خیلی کم از دنیای مردان میدانند .
اگه لطف کنید این نظر بنده حقیر را بعد از مطالعه پاک کنید ممنون میشوم
راستی سر بزنید خوشحال میشویم .
------------------------------------------------------------------
سلام...منو ببخشین،حیفم اومد این نظر رو تائید نکنم،البته اسم و ... رو نذاشتم تا حداقل به نصف درخواست تون عمل کرده باشم...اون کتاب فکر کنم از باربارا دی آنجلیس باشه.جان گری هم کتابای کاربردی و جالبی در زمینه شناخت خلق و خوی مردان و زنان نوشته اند....

منیژه دوشنبه 20 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 09:21 ق.ظ http://www.manijeh.blogfa.com

سلام. خیلی عالیه!!!
با تبادل لینک موافقین؟؟

جغد بندری سه‌شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:09 ب.ظ http://joghd11.blogsky.com/

کضیه ی جالبی برای زنا نوشتی و مردا دمشون گرم که گفتی :خوب است که آن مرد (مرد) هویت زن را تایید کرد!!!
چه خاش؛ نه؟‍!

نادونم ! یعنی خوبن که فقط زمانیکه شاوا فحش هادن،هویت زن برسمیت بشناسن ؟!

پدربزرگ سه‌شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:45 ب.ظ

سلام
من فکر کنم شما نباید تکیه بر واژه کنید( بچه ها) به نظر من بچه ها رومیشه به تعاریف دوست داشتن. معصوم . مهربان و پاک تشبیه کرد که هریک از موارد رو میشه در خانم های عزیز مشاهده کرد .اگه بخواهم بهتر توضیح بدم مثلا شما اوج عصبانیت تان از یک مرد تشبیه شده به دنیای نامردی (من که دنیای مردان را دنیای نامردی یافتم) به نظر شما این تو هین به زن نیست!؟ چون اگه در واژه به دنبال نامرد بگردیم به معنی زن ختم میشه ... صددرصد احترام لازمیه یک زندگیه مشترکه

سلام.....زن هم می تونه نامرد باشه !
هرآنکه نامرد باشد،زن نیست و هرآنکه مرد باشد،جوانمرد نیست....

مهدی صابری چهارشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:03 ب.ظ http://lengehkarate.blogfa.com

سلام خواهر عزیزم...
خسته نباشید...
اول اینکه خیلی کم پیدا شدین...
دوم اینکه زنها خودشان بایدخودشان را باور کنند و به خود شان هویت دهند و اگر چنین شود هیچ کسی به خود جرات برخورد تبعیض آمیز را نمی دهد...
سوم اینکه شما نمونه بارز یک زن فعال هستید که در بسیاری از امور اجتماعی وفرهنگی و... از خیلی از آقایانی که فقط ادعا دارند جلوتر هستید...
انشالله همیشه موفق و پیروز باشید...

جواد قاسمی چهارشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:07 ب.ظ http://http://pesaresohrab.blogsky.com/?PostID=1

با یک شعر به روزم
زیاد به حرف مزاحمها اهمیت نده

ندا چهارشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:15 ب.ظ

سلام عزیزم
وبلاگت بسیار با معنی و جالب و آموزنده است
زبان حال زنهای مطلقه بدبختی مثل من است که بخاطر اعتیاد شوهرشان در مرکز ایران چه ها باید بکشند
موفق باشید
اگروقت کردید به وبلاگم سری بزنین
-------------------------------------------------------
سلام ندا خانوم....معذرت می خوام.نتونستم آدرس وبلاگ تون رو بذارم....

فریدون چهارشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 04:48 ب.ظ


جنبش زنان در ایران و تاثیر أن بر شهر ما


الف : جنبش زنان در ایران :

1_ نکات مثبت جنبش زنان

جنبش زنان در ایران با تلاشی خستگی ناپذیر اما آهسته و آگاهانه قدم به قدم به بیش می روند از تجربه گذشته نه چندان دور چنان استفاده می کنند که گوئی ناهمواریهای راه را به خوبی می شناسند . نمی خواهند حرکتی نسنجیده و از روی احساس انجام دهند ، می خواهند با هزینه بجا و در حد توان همراهان , خود را به مقصد نزدیک کنند .
أیا أنها از هزینه کردن هراس دارند ؟ من چنین فکر نمیکنم ، پیشگامانشان در هرگامی که بر می دارند از هستی و جان خود گذشته و با ارزش ترین چیزهای خود در خطر هزینه کردن می گذارند . أنها با صداقت , شجاعت و صراحتی مثال زدنی , کاری کرده اند که نه فقط مردم ایران که جهانیان را به تحسین وا داشته اند . این ها همه نقاط قوت و جنبه های مثبت جنبش زنان در کشورمان است.

2_ کاستیهای جنبش زنان

جنبش زنان ایران از پراکندگی و نداشتن برنامه و ساختار مناسب رنج می برند , أنها بدون شناخت نیروهای تاثیر گذار و کم توجهی به نیروهای بالقوه خود , سعی می کتتد سرنوشت خود را با جنبش دموکراسی و اصلاح طلبی در ایران گره بزنند ’ بخشی از أنها علی رغم حرکت آگاهانه و مستقل خطر انحراف به چب أنها راتهدیى می کند , بخش دیگر با نزدیکی به ساختار قدرت و با امید به چانه زنی در بالا به دنبال بدست أوردن گام به گام حقوق خود هستند . خطایی که اگر به موقع خود را از أن نرهانند در گیرودار مبارزه قدرت درون حکومتی سرنوشتی اسف بارتر از جنبش دانشجویی در دوران اصلاحات پیدا خواهند کرد . بیان این مطلب به این معنا نیست که أنها خود را از حرکتهای اصلاح طلبانه در جامعه کنار بکشند و یا از اصلاح قوانینی که در بر گیرنده به رسمیت شناختن حقوق زنان است استقبال نکنند در جامعه ما اولین گامها در راه تحقق حقوق زنان , اصلاح قوانین تبعیض أمیز گذشته است . ( باید باور داشته باشیم که تا رسیدن به حقوق برابر زن و مرد راهی بس دور و دراز در پیش است ) .
منظور من این است که أنها با استفاده از تجربیات یکصد سال اخیر از دوران مشروطیت تا کنون , بر حقوق اولیه خود پای فشرده ,تشکلهای خودرا در دفاع از حقوق زنان گسترش داده ’ صفوف خود را در مبارزه برای بدست أوردن حقوقشان منسجمتر ساخته و سهم خواهی منطقی خود از قدرت طلب کنند .
بیشگامان جنبش زنان باید درک کنند که بدون سازماندهی نیروی واقعی خود , در محفلی روشنفکری باقی خواهند ماند و نه تنها حقوق خود را یاز نخواهند یافت , بلکه اسیر محفلهای کم خاصیت و کم اثر روشنفکری خواهند شد .
در جامعه ای که از یکطرف در صد بیسوادی أن بخصوص در میان زنان بالاست و از طرفی دیگر تنگناهای مالی و قدرت خرید پایین أنها, بیشتر زنان را از داشتن و یا دسترسی به اینترنت محروم ساخته است , لذا استفاده از این تکنولوزی قرن هم با محدودیتهایی همراه است , راهکار مناسب أگاه ساختن زنان به حقوقشان با تماسهای مستقیم و رو در رو میسر می گردد . کاری که به راستی تلاشی از سر صدق و اخلاص لازمه به بار نشستن أن است .

3_ نیروهای اصلی و نیروهای همگام با جنبش زنان

جنبش کنونی زنان در ایران توان لازم برای گذر از بیج و خمهای موجود و حرکت رو به جلو دارد , أنها باید سعی کنند تا با استفاده از نبروی اکثریت زنان ایران و أگاه ساختن أنهایی که هنوز شناخت درستی از حقوق خود ندارند ساختار مناسبی برای جنبش خود ایجاد کنند , أنها باید با شناخت و استفاده از قشرهای مختلف زنان مانند فرهنگیان ’ دانشجویان , پرستاران و ... به مبارزات خود شدت بخشیده و صدای خود به گوش مسو’لین و مردم ایران برسانند . در این مبارزه حق طلبانه , کارگران , دانشجویان , فرهنگیان و .... همگام با جنبش زنان خواهند بود .

4_ خطری که جنبش زنان را تهدید می کند

تقلید کورکورانه و بر داشتهای یکجانبه از خواسته های فمنیستها و تحلیل نامشخص از شرایط جامعه مردسالارانه خطر روی أوردن بخشی از جنبش زنان به برخوردی چب روانه بیشتر می کند .
جنبش زنان باید درک کنند که مبارزه أنها یعنی مبارزه با ساختار پدرسالارانه و در چهار چوب یک جامعه خشن و ناعادلانه صورت می گیرد , جامعه خشن حتی أزادیخواهان , حق باوران و ظلم ستیزان هم اگر بر احساسات خود غلبه نکنند بسوی دیکتاتوری و نادیده گرفتن حقوق طرف مقابل سوق خواهد داد .

در پایان باید بگویم جنبش زنان برای رسیدن به حقوق حقه خود باید قبل از هر چیز با شناخت نیروی خود و سازماندهی أنها گام به گام بدون عجله و با برنامه ای اصولی و متناسب با جامعه ,
سیاست خود را به پیش ببرند .

ادامه دارد



سلام جناب فریدون.....مطمئنا مطلب ارسالی شما مفید واقع خواهد گردید،ولی حال و هوا و روند کنونی وبلاگ و قصد نگارنده آن،در راستای این بیانات تحالیل نیست،باشد که در فرصتی مناسب آنرا در پستی انتشار دهم.از حسن نظر شما متشکرم.
اقدام خوب,راه اندازی وبلاگ توسط شما می تواند فتح البابی باشد برای استفاده بیشتر از اندیشه های شما....

X چهارشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 07:01 ب.ظ

مگه شما همسر هم دارید خانم قاسمی؟؟

در این پست جایی به این مطلب اشاره شده بود؟ یا ارتباطی به این مطلب دارد ؟

رحیمیان پنج‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 09:09 ق.ظ http://www.rahimian.blogsky.com/

سلام دادای ما
چی بودن دلت خیلی پرن از دست آقایون!
همه آقایون بد نهن یه خوب هم توش پیدا ابوت.
مگه تو انگشتوت مث همن همشو.
ای کار تو مث ایین که آقایون بگن همه خانومو بدن!
همه جا خوب و بد وجود ایشه.
البته مه نادونوم که چه اتفاقی کفتن که از ذهن شما ای مطالب بیرون هوندن
... ولی برات همیشه آرزوی موفقیت و شادی اکونوم.
پایدار بشی.

سلام....فکر نمکه آقایون ایقد نسبت به خوشو حساس بشن و تعصب شبشت(شوخی) هیچ اتفاقی نکفتن کاکا.فقط یه چیز بد که معمول بودن مطرح امکه که شاید بهش فکر بکنیم و از تکرارش جلوگیری بکنیم.

ندا پنج‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 07:24 ب.ظ

خانم قاسمی خسته نباشین
از اظهار لطفتون ممنون هستم
-----------------------------------------------------------
سلامت باشین....خوشحال شدم وقتی دیدم شغل واقعی تون رو پنهان کردین.

fahame جمعه 24 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:03 ق.ظ http://fahameh.blogfa.com

salam in ye haghighate albate moteasefane vali in haghighat moteasefane kheili ravaj dare dar soorati ke ghalate ye eshtebahe mahze halam dige az harchi marde be ham mikhore man moondam chera esme ina ro gozashtan mard

سلام فهیمه جان....کاش فکرتون رو قدری متعادل تر می کردین.البته اینطور که از نظرات فهمیدم،جمله (من که دنیای مردان را دنیای نامردی یافتم) اصل پیام این پست رو تحت شعاع قرار داده.هرچند کسانی هم بودند که خیلی خوب متوجه پیام این نوشته شدند.لذا ترجیح میدم این جمله رو از این مطلب نوشته شده حذف کنم تا اینقدر سوء تفاهم پیش نیاد.راستی ببین ما چقدر پدرا و برادرامون رو دوست داریم و کم نیستند مردانی که در عمل خوبند و بلکه خوب بودن را به دیگران درس داده اند.پیامبر ان بهترین مردان و اسوه ها هستند.من مطمئنم که اگه قدری وقت بگذاری و به احساست رجوع کنی می بینی که کلمه(همه مردان) چندان مناسب نیست.همانطور که تاریخ ثابت کرده با نادیده گرفتن حضور و توان نیمی از مردم جامعه(زنان) توسط مردان نمی توان جامعه رو به رشدی داشت،با اغماض و انکار نقش موثر مردان در جامعه،زنان هر چقدر که به کمال برسند باز هم خلائی در زندگی آنان وجود خواهد داشت.چون زن و مرد مکمل یکدیگرند و جهت آرامش یکدیگر آفریده شده اند.

pranses جمعه 24 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:02 ق.ظ http://eshtebahezanan.blogfa.com

به به...به به...
سلام فریده عزیز من
دنیای مردان ...
دنیای زنان....
دنیای زنان :لطافت وصداقت (اکثر زنان)
دنیای مردان؟؟!!
موفق وپیروز باشی

[ بدون نام ] جمعه 24 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:11 ب.ظ

سلام کاکا....از یادآوری تون ممنونم...حتما حواسم بیشتر جمع اکنم.........

غافل جمعه 24 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:46 ب.ظ

سلام خدمت خانم قاسمی/ممنون ازپاسختان به سوالی که پرسیدم.موفق و...باشید.

خالد شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 07:49 ب.ظ

(نظر ارائه شده به پست: یه حرکت خوب علمی در بندرکنگ)

سلام

چگونه میشه یک نسخه از این سی دی تهیه کرد !!؟؟
---------------------------------------------------------------
درحال حاضر نمی دانم.هرچند اگر با مدیریت محترم دبیرستان مربوطه صحبت بفرمائید شاید در اختیارتان قرار دهند.

ببخشید جواب سلام یادم رفت ! علیکم السلام بازم ببخشید.

علی ناسزا یکشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:59 ق.ظ http://alina3za.blogfa.com

سلامی دوباره ممنون از اینکه به وبلاگ من سر زدید ونظر دادین (هر چند وبلاگ قشنگی نیست) ببخشید من بدون اجازه وبلاگ شما رو لینک کردم اگر مشکلی هست به من خبر بدین تا بنده بررسی کنم ممنون میشم. مطالب وبلاگ شما واقعا قشنگه من شما رو تحسین میکنم /// *به آنان که از باده وفا مستند *سلام ما را برسانید هر جا که هستند /// خدا نگهدار

نام من عشق است آیا می شناسیدم؟ یکشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:57 ق.ظ http://www.00000088.blogfa.com

آقای فریدون با سلام
من کاملا با نظر شما موافقم و نیز به این نکته معتقدم که تا این عرف حقیر و عقب مانده بر جامعه ی ما حاکم است این بساط برچیدنی نخواهد بود . ما خواستار برتری زن نیستیم بلکه خواستار برابری هستیم و نیز احقاق حقوقی که سالهاست دیده نمی شود. و البته عمده ی این قصور متوجه خود زنان است خصوصا در استان ما که مردسالاری افتخار محسوب می شود در صورتی که با یک نگاه در سطح شهر مشارکت عظیم زنان ر ا در چرخاندن چرخ زندگی به خوبی دیده می شود . این زنان بدون هیچ چشمداشتی از زندگی فقط برای آسایش بیشتر فرزندان به کارهایی می پردازند که گاهی از توان یک فرد به اصطلاح مذکر هم خارج است. زنان ما در تمام تاریخ ایران همیشه حماسه ساز بوده اند اگر چه نام مصدق ها می درخشد و بنده نیز به ایشان و امثالهم احترام می گذارم اما فراموش نکنیم برگی از تاریخ ورق نخورده مگر با دست زنی که شاید حتی نامی از او باقی نمانده . امینه زنی که جده ی سلسله ی قاجار محسوب می شود و در واقع پایه ریز حکومت قجری - رابعه ی بلخی شاعره ای که کمتر نامش را می برند و باز در سیاست می توان ار دختر شاه حسین صفوی و نیز خواهر ایشان نام برد . و الی آخر من از سرکار خانم قاسمی استدعا دارم اجازه دهند در وبلاگشان یک فراخوان برای جذب همکاری زنان استان در تشکیل یک گروه فعال و منسجم جهت فعالیت در راستای احقاق حقوق زنان با بنده همکاری کنند. قبلا از ایشان سپاسگزاری می کنم در ضمن بانوان عزیزی که مایل به همکاری هستند لطفا با مراجعه به وبلاگ بنده و گذاشتن کامنت و ایمیل بنده رادر جریان بگذارند.

فریدون یکشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:54 ب.ظ

جنبش زنان در ایران و تاثیر آن بر شهر ما

ب : زنان شهرما
در مطلبی که چندی پیش در وبلاک دخت کنگ خواندم نظر یکی از مراجعه کنندگان مرد به سایت در صفحه اول درج شده بود که مشکل در صد ازدواج پایین را در رویگردانی دختران از رسوم شوهر داری طبق عادت گذشته دانسته بود و غیر مستفیم دختران را تهدید کرده بود که تا زمانیکه این عادت احیا نشود وضعیت حتی بد تر از این هم خواهد شد . خوشبختانه اکنون نگاهی این چنانی به زندگی زناشویی در شهر ما طرفداران زیادی ندارد . با اینهمه باید تلاش کرد توجه آن عده کم هم به واقعیتهای موجود جلب کرد .
1_ ( گذشته , حال و آینده )
شهر کنگ و حومه آن از طرف شمال تا مهرکان و از طرف شرق تا برکه سفلین نزدیکیهای فرهنگی بیشتری نسبت به بقیه توابع شهرستان بندر لنگه باهم دارند .
به نظر من این مناطق تا قبل از مسافرتهای دور ودراز مردان أنها با لنجهای بادبانی به کشورهای عربی , افریفایی و شبه قاره هند نزدیکیهای فرهنگی بیشتری با دیگر مردمان شهرستان بندرلنگه داشته اند .
آنچه بیش از همه در زندگی زنان ما تاثیر گذاشته و این محدوده کوجک را به لحاظ فرهنگی از مردمان دیگر شهرستان متمایز ساخته استفاده اکثریت زنان از برقع ( نقاب یا روبند مخصوص ) و محبوس شدن زنها در خانه و نوع لباسی که استفاده می کنند از یکطرف و انتخاب چند همسری تو سط عده ای از مردان و بوشش لباسهای عربی توسط أنها از طرفی دیگر می باشد . این دو پدیده ره آورد فرهنگ کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس بوده است . هم چنین رسوم زن کنیزی و نادیده گرفتن حتی و جود زن و انتظارات نابرابر , ره اورد فرهنگ هندیان می باشد , البته عربها هم در تحقیر زن دست کمی از هندیها نداشتند . ( هم اکنون چه در کشورهای عربی و چه در کشور هند و همینطور در شهرما اصلاحات زیادی روی این برخورد صورت گرفته است ) .
پدیده ناصواب چند همسری قبل از این در بخشی از شهرهای ایران وجود داشته و متا سفانه شنیده ها حاکی از این است که در دو دهه اخیر بصورتهای مختلف ( چند همسری , صیغه ای و .... ) تشدید یافته که جای بسی تاسف است . با اینهمه در شهر ما ( منهای بعضی از ملاها و متعصبان برادران اهل تسنن , من خودم در یک خانواده سنی به دنیا آمده ام ) این پدیده رو به کاهش نهاده است , امید این است که با بالا رفتن سطح فرهنگ خانواده در جامعه این کاهش ناشی از آگاهی باشد تا چیزهای دیگر .
کنگیان با تمام نارساییهایی که در فرهنگشان و جود دارد در 45 سال گذشته پیشرفت جشمگیری در ار تباط با بهبود ساختار فرهنگی بخصوص در جنبه خلقیات و سواد آموزی نسبت به بقیه مردمان شهرستان داشته اند .
تا أنجا که من به خاطر دارم , حدود 45 سال قبل فقط 3 دختر در دبستان کنگ تحصیل می کردند یکی از آنها خانم بهادری که کنگی نبود و پدرش کارمند گمرک بود , دومی اگر اشتباه نکنم از خانواده آقای جابری بود و دیگری خانم ....... که پدرش ...... کنگ بود و اصلیتشان هم مال کنگ نبود . خانم ....... بعدا با آقای ............ازدواج کرد که اینکار آقای ......... در زمان خود کاری بس بزرک و درجهت مخالفت باسنتهای پوسده مردسالارانه شهر ما بود , آقای ...........نه تنها با اینکارش جامعه مردسالار کنگ را به چالش کشاند که حتی در ادامه این ازدواج آگاهانه دارای فرزندانی شد که همه یا تحصیلات عالی را تمام کرده مشغول خدمتگذاری هستند و یا در حال ادامه تحصیل , کار آقای .........را در شرایط زمان خود باید به داوری گذاشت و بر أن ارزش نهاد .
باید ازعان کنم که در اکثر جاها و بخصوص در شهرما موفقیت فرزندان در زتدگی و بخصوص در تحصیل , مرهون تلاش و پیگیری مادرانشان می باشد حتی مادرانی که سواد خواندن و نوشتن ندارند بیش از پدران برای تحصیل فرزندانشان زحمت می کشند. و موفقیت مردان درزندگی پس از ازدواج نیز مرهون فداکاریها و از خود گذشتگی زنانشان می باشد در این مورد شواهد بسیار است , و خود من گواه زنده أن .
کنگیان قدیم ( زن و مرد ) فرستادن دختران به مدرسه را عیبی بزرگ می دانستند , و در این کار جاهلانه نسیت به همدیگر فخر می فروختند , دو عامل اساسی در بوجود آمدن این پدبده فکری موثر بود اولی مختلط بودن مدرسه در آن زمان که بعضی از خانواده های آگاهتر را به تامل وا می داشت و دومی افکار عفب مانده که باسواد شدن دختران را معادل بی عفتی آنها می دانست , آنهایی که درمنطقه شمال ( غرب ) کنگ زندگی می کردند به لحظ مالی و شغلی ناتوان تر و لی به لحاظ فکری أگاه تر و مترقی تر و زنانشان از استقلال بیشتری برخودار بودند و بر عکس کسانی که در محله کوش ( شرق ) زندگی می کردند . سالیان کوتاه سپری شد . ورود برق به شهر نه تنها خانه ها و کوچه های شهر را روشنایی بخشید که دیده بصیرت را روشنی داد , احداث دبستان دخترانه سر أغاز فصل جدیدی از توانمندی نیمه پنهان و خاموش جامعه شهر ما بود ( تا آنزمان دختران و زنها توانمندی و هنر خود در خیاطی و آشپزی نشان داده بودند ) که خودرا بر واقعیت موجود دیکته کنند , فقط چند سال زمان لازم بود تا شکوفه ها به بار نشینند و به همه نشان دهند که نه تنها دست کمی از پسران ندارند که اگر حتی کمی به آنها فرصت داده شود توانمندی خودرا به رخ همه کشیده , شایستگی خودرا نشان خواهند داد . انقلاب اسلامی بهمن ماه سال ۱۳۵۷ و امکان تحصیلات عالیه راحتتر , بستر مناسبی ایجاد کرد تا دختران بتوانند توانمندی خود را نشان دهند
الان که به آینده می نگریم با اطمینان می توان گفت که دهه آینده دهه شکوفایی استعدادها و خلاقیتهای بیشتر دختران و زنان در ایران و بخصوص در شهر ما خواهد بود .
ادامه دارد
---------------------------------------------------------------
جالب بود.کاش همه مطلعین چنین بی منت اطلاعات و تحالیل خود را در اختیار دیگران قرار می دادند.بازهم تاکید می کنم چنانچه این مطالب قابل تامل شما در وبلاگی مستقل و شخصی انتشار می یافت تاثیر بیشتری می داشت.ناگزیر از سانسور اسامی مذکور بودم.خداقوت....

زعفرون یکشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:49 ب.ظ http://zaferoon.blogfa.com

اینجا هوا بارانیست ولی باران نمی بارد...

انجمن جنوبگان دوشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:56 ق.ظ http://iranpbs.ir



با سلام

اینجانب احسان رمضانی مدیر انجمن جنوبگان هستم

این سعادت رو دارم که وبلاگ قشنگ شما را دیدم و با نحوه کار شما آشنا شدم

از شما دعوت میکنم به جمع دوستانه و خانوادگی بچه های جنوبگان بپیوندید

نیازمندیها برای مدیریت

1. انجمن زبان انگلیسی
2. انجمن خودرو
3. گالری
4. سینما و خانواده کامل
5. طراحی گرافیک دوبعدی
6. طراحی گرافیک سه بعدی
7. طراحی و گرافیک
8. تالار اندیشه
9. تلار منطق و فلسفه
10. علوم پایه
11. علوم زندگی
12. علوم پزشکی
13. اس ا م اس
14. انجمن موبایل
15. تاریخ
16. خانواده و مشاوره

در یک ساعت نحوه کار با انجمن را به شما اموزش خواهیم داد

این انجمن داری فروشگاه و پشتیبانی آنلاین شبکه می باشد

آدرس فروشگاه : www.shop.iranpbs.ir

پاسخ گوی انلاین سوالات شما : آیدی شبانه روزی JONOBEGAN


مهرگان دوشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:39 ب.ظ

سلام

فریدون دوشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 04:26 ب.ظ


باسلام به اللههء عشق
با تشکر از اظهار لطفتان و با امید به اینکه بیش از این همراه ما باشید .
1_ سعی خواهم کرد در مقاله ای جداگانه از زنان تاثیر گذار در عرصه های اجتماعی ، فرهنگی و ادبی از تاریخ کهن تا امروز و بخصوص زنان کشورمان بنویسم .
2_ پیشنهاد بجایی نموده بودی امید است که با همکاری و همفکری فعالین زنان و تشکلهای همسو گام اولیه در جهت تحقق احقاق حقوق زنان بر دارید .
3_ متاسفانه من نتوانستم سایتتان پیدا کنم .
4_ عشق از دید خودم در مقاله ای خواهم نوشت .
تلاشتان پایدار و موفقیت نصیبتان - فریدون

فریدون سه‌شنبه 28 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:43 ق.ظ

جنبش زنان در ایران و تاثیر أن بر شهر ما

ب : زنان شهرما ( دنباله )
2_ عوامل کند کننده ازدواج :
الف : تغییر نگاه جوانان به ازدواج
من بر خلاف نظر نویسنده که در سایت دخت کنگ نظرش را اعلام کرده بود ، معتقدم که پس مانده ذهنی و عملی عواملی که ایشان اشاره کرده در سی سال اخیر ، خود باعث روی آوردن بخشی از پسران به خصوص تحصیلکرده ها به ازدواج با دختران شهرهای دیگر که فکر می کردند برخورد اجتماعی تری دارند شده بود .
من بر این اعتقاد هستم که عوامل دیگری در دوری گزینی جوانان شهر ( بیشتر پسران ) از ازدواج دخالت تعیین کننده دارند. یکی از این عوامل ، ازدواج در سنین پایین در گذشته نه چندان دور در شهر ما می باشد . اکنون که از یکطرف فرهنگ ازدواج رشد یافته و جوانان شناحت منطقی تری نسبت به آن پیدا کرده و از طرفی دیگر آنها ایده آلهای خود در زندگی مشترک دنبال کرده و خانواده ها با نگاهی بازتر مسیر زندگی فرزندان خود پی می گیرند ، بطور طبیعی وقفه ای در پیوند زناشویی تا رسیدن به فهم منطقی از از دواج و آغاز زندگی مشترک صورت می گیرد .
از آنجایی که این حرکت آگاهانه چند سالی است آغاز گشته ، به لحاظ فهم و عمل به آن خالی از اشکال نبوده و این خود بر طولانی تر شدن زمان از دواج افزوده است ، با همه اینها وقتی نظرات جوانان شهر ما به خصوص دختران باسواد در اینمورد مطالعه می کنیم ، احساس می شود که آنها زندگی سعادتمندانه را بر ازدواج تکلیفی ارجح می دانند ، باید از یکطرف خوشحال شویم و از طرف دیگر تمام تلاشمان به کار گیریم تا آنها درک منطقی از آرزوهای واقعی بدست آورند ، بی توجهی خانواده ها ، روشنفکران و فعالین اجتماعی به این امر مهم قابل قبول نیست و قطعا آسیب پذیری جامعه را بیشتر خواهد کرد .
ب : شرایط بد اقتصادی
متاسفانه در 20 سال گذشته وضعیت اقتصادی روز به روز روی به وخامت گذاشته و قدرت خرید پایین آمده ، امید جوانان به غلیه بر این مشکلات کمتر ، و تهیه مسکن به یک معضل جدی تبدیل شده است . برای زندگی خانوادگی واقعی و بدور از شعار ، داشتن حد اقل امکانات ضروری است . نمی توان با شعار شکم خانواده را سیر کرد و یا به قول معروف با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشت
ب : هزینه سنگین مالی ازدواج
عموما بر این باورند که از دواج یکبار در زندگی هر انسانی ( جوان ) رخ می دهد لذا باید با شکوه و به یاد ماندنی برگزار کرد . نمی توان به این نظر خورده گرفت ، حتی می توان گفت که نگاهی اصولی به واقعه ایست که همه آرزو دارند و در زندگی هر دختر و پسری یکبار اتفاق می افتد ولی شرایط و تفکراتی از این دست غیر مستقیم به سدی در مقابل ازدواج تبدیل می شوند هم چنین رقابتهای ناسالم و چشم به هم چشمی فشاری مضاعف بر خانواده ها و زوجهای جوان تحمیل می کند . ( اینکه چه عواملی چنین شرایطی ایجاد کرده اند و راه مقابله با آن چیست در این مقال نمی گنجد و به فرصتی دیگر می گذاریم ) .
ج : بیکاری و شغل کاذب
یکی از عوامل مهم فرار جوانان ، بخصوص پسران از ازدواج وجود شغل کاذب و بیکاری در شهر ما می باشد ، خیلی از جوانان صادقانه وحشت دارند که نتوانند هزینه و آسایش زندگی برای خانواده خود فراهم کنند ، آنها باهمه تلاشی که انجام می دهند و با درامدی که از طریق کسب درست بدست می آورند حتی از تهیه یک سر پناه برای خود عاجزند ، چه بپذیریم و چه کتمان کنیم این حقیقتی است دردناک و مایوس کننده ، فسادهای اجتماعی و اعتیاد ریشه اش را باید در همین جا جستجو کرد ، سرخوردگی و یاس عامل اصلی ناهنجاریهای اجتماعی است .
روی آوردن بخشی از جوانان به شغلهای کاذب و خلاف قانون کشوری چون قاچاق و کارهای غیر قانونی ، بلند مدتی است که آینده بخش قابل توجهی از جوانان را به مسیر غیر واقعی سوق داده است . امیدها اندک ، راهکارها نامناسب و آینده کورسویی بیش نیست ، همتی عالی و سیاست کلان کشوری می تواند نور امید به زنگی آینده سازان بتابد ، برای حل کامل این مشکل جز انتظار کار زیادی نمی توان کرد . تلاش ما باید بر تخفیف این معضل در حد توان موجود جامعه صورت بگبرد .
ادامه دارد

محمد سه‌شنبه 28 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:48 ق.ظ http://bastakiayegol.blogfa.com/

سلام خوبین ؟
منم از بستک مزاحمتون میشم
متن خیلی جالبه قابل تامله
موفق باشین
بای

سینا سایبانی پنج‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 04:52 ق.ظ http://www.sina-s.blogsky.com

سلام
از پایه .....
فرهنگ سازی . . . .
شایدروزی . . . .

مهدی جمعه 31 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:02 ق.ظ http://newhormozgan.blogfa.com

خسته نباشید از این که این همه برای وبلاگتون وقت می ذارید حتمآ خوانندگان برای شما مهم اند ادامه دهید

دخترجاسک جمعه 31 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:44 ق.ظ http://http://dokhtarejask.blogfa.com/

سلام
عزیزم خیلی قشنگ می نویسی.ممنونم
من لینکت کردم اگه قابل می دونی منو لینک کن.
فدات شم موفق باشی

سیدجلال جمعه 31 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:58 ب.ظ http://kolger.blogsky.com/

سلام
با ((یک روز فراموش نشدنی)) به روزم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد