زنان-فرهنگی-اجتماعی

با هدف مطرح ساختن نام زنان ایران-استان هرمزگان-شهربندرکنگ ومعرفی فرهنگ-آداب و رسوم مردم بندرکنگ

زنان-فرهنگی-اجتماعی

با هدف مطرح ساختن نام زنان ایران-استان هرمزگان-شهربندرکنگ ومعرفی فرهنگ-آداب و رسوم مردم بندرکنگ

دو نگاه زجرآور

وقتی یک مردِ 

به ظاهر و یا واقعا 

دیندار و خوددار 

مرا که مخاطب حرفهای او هستم 

نمی نگرد 

همانقدر برایم زجرآور است 

که یک مردِ 

بی دین و بدنیت 

بانگاه افسارگسیخته خود 

روح و روان زن را نشانه می گیرد 

مگر نه اینکه 

هردوی آنان 

زن را متاعی می بینند ؟

نظرات 34 + ارسال نظر
فریدون جمعه 26 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 03:06 ب.ظ

با سلام
در فرهنگ جامعه ما مرز ایمان و دینداری ( باور و وجدان ) از یکطرف و بی ایمانی و بی دینی از طرف دیگر چنان درهم طنیده است که همیشه تقارن و تقابل زیباییها و زشتیها ، یا نیکیها و بدیها جز با پسوند دینداری و بی دینی قابل هضم نیست . اشکال کار آنجا نیست که باورهای فردی و ظیفه تزکیه نفس و روح را یاداور می شوند ، بلکه نسبت دادن و یا بهتر است بگویم انتظار داشتن از باورهای فردی برای اعجاز ، انسان بودن و انسان زیستن به حاشیه می راند .
حجب دینداری و یا نگاه سفاکی آیینه تمام نمای خوی مردمان بخصوص جنس مذکر در جامعه ماست بدون اینکه باورهای فردی آنها را تداعی کند به درستی اشاره کرده ای " به ظاهر و یا واقعا دیندار " پس باید اذعان داشت که برای حل چنین معضلاتی باور و وجدان عمومی باید اصلاح شود نه باورهای فردی و برای اینکار ......
تا فرصتی دیگر

شهر من لنگه جمعه 26 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 04:36 ب.ظ http://www.kaghazkahi.mihanblog.ir

سلام
با یک مجموعه از دریا بروزم
با تشکر

طلا شنبه 27 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 01:33 ق.ظ http://mosallat7.blogfa.com/

سلام . مطلب خوبی بود. اما من به درستی مفهومش رو نگرفتم.
آرزوی موفقیت برات می کنم.

[ بدون نام ] شنبه 27 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 11:01 ق.ظ

سلام خانم قاسمی
قبلاگ افتخار آشنایی باهاتون داشتم خوشحالم وبلاگتونو کسف کردم
موفق باشید.

سلام.....بازدید شما از این وبلاگ موجب خرسندی است ... کاش نامتان را می فرمودید ...

رحیمیان شنبه 27 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 01:06 ب.ظ http://www.rahimian.blogsky.com/

سلام
متاسفانه در جامعه امروز جهان زن را به عنوان یک کالا و ابزار برای رسیدن به اهداف خود می پندارند.
هر چند که در حال حضار این مسئله در کشور ما کمتر شده.
موفق باشید.

فریاد شنبه 27 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 02:01 ب.ظ

سلام
نه شور شور ، نه بی نمک بی نمک

خلفان شنبه 27 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 03:14 ب.ظ http://khalfan.parsiblog.com

با سلام خدمت شمابانوی بزرگوار.
اگر مقصود شما از نگریستن، توجه نمودن در هنگام صحبت کردن است کاملا حق با شماست.
ولی اگر خیره شدن و نگاه نمودن پیوسته و ظاهری و بی مورد مرد به چهره ی زن نامحرم است به نظر می رسد اشتباه می نمایید و خصوصیات طبیعی غالب مردان در مواجهه با نامحرم را درک ننموده اید زیرا خداوند می فرماید: قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ:بگو به مردان مومن چشمانتان را نگهدارید.
در پایان هم از همکاری شما در اجرای برنامه مسابقه رمضانی کمال تشکر دارم.موفق و بهروز باشید.

سلام بر شما...
قصد متقاعد نمودن شما که در زمینه تفسیر قرآن کریم مطالعات فراوانی دارید،ندارم.ولی نظر شخصیم اینست که منظور از نگاه داشتن چشم،همان نگاه ننمودن نباشد.نگاه داشتن چشم از دیدن آنچه که اندیشه و رفتار انسان را به گناه می آلاید.معقول است.کما اینکه از نظر روانی هم اصل پذیرفته شده ایست که دیدن عکس،فیلم و حتی خواندن نوشته های مبتذل موجب به گناه افتادن شخص می شود.ولی آیا این درست است که هر زنی که مخاطب سخنان یک مرد متدین باشد زمینه به گناه افتادن او را فراهم می نماید ؟و به این دلیل او باید به چهره زن نامحرم ننگرد ؟ اگر با چنین اعتقادی این عمل انجام می پذیرد،دیدگاه کالا بودن زن و دیدن او در سطح موجودی پست اثبات می نماید.از طرفی اکثر مردان متدین ادعای خواهر و برادری ایمانی را می نمایند.اگر نیت هر مردی پاک باشد،می تواند زن را انسان ببیند و نه ....

مجتبی صادقی شنبه 27 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 05:32 ب.ظ http://www.shahabcollege.persianblog.ir

سوال : دقیقترین مفهوم دولت در تعریف شما چیست

کانون اهل البیت بندر لنگه یکشنبه 28 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 01:20 ق.ظ http://www.ahlalbeit.blogfa.com

سلام با عرض سلام وخسته نباشید

با ارزوی موفقیت روز افزون

فریدون یکشنبه 28 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 12:55 ب.ظ


خلفان یکی از نظر دهندگان خوب و مورد احترام که مسائل را از بعد دینی نقد و بررسی می کند نوشته است : " ولی اگر خیره شدن و نگاه نمودن پیوسته و ظاهری و بی مورد مرد به چهره ی زن نامحرم است به نظر می رسد اشتباه می نمایید و خصوصیات طبیعی غالب مردان در مواجهه با نامحرم ... "
چرا نمی گوییم خصوصیات طبیعی غالب مردان و زنان ، و این خصوصیات طبیعی چیست ؟ چگونه ظاهر میشود ؟ و چگونه باید آنرا کنترل کرد ؟ اینکه برادران و خواهران نسبت به همدیگر چنین احساسی ندارند ناشی از چیست ؟ اگر دستورات دینی است که نسبت به نامحرم هم بیان شده است . آیا فکر نمی کنید محدودیتها از نوعی که دخت کنگ نوشته است و شما و به یقین دیگر مفسرین بر آن تاکید خواهند کرد و تکرار مدام اشکال آن از عوامل مهم آن باشد؟
پانزده قرن تاریخ اسلام و تلاش مستمری که توسط دین مداران برای کنترل کردن غرایض و امیال جنسی در مردان و زنان با توجه به برداشتهای خود از دستورات دینی انجام گرفته است حاکی از عدم موفقیت این امر می باشد ، امروز روشنفکران دینی باید بپذیرند که عدم موفقیت بیش از آنکه ریشه در ناسازگاری مسلمانان با هوای نفسانی داشته باشد ، ناشی از برخورد و تفسیرات خاص از محتوای دستورات دینی و محدودیتهای خاص از عامل اصلی آن بوده ، ناشی از تکرار مدام این مسئله و سوق دادن ذهنها بسوی این امر بوده است .
امروز در جامعه اسلامی و در محدوده نه چندان کوچک آن هنوز این مسئله حائز اهمیت و یژه می باشد ، و نگاه روشن تر آن وجود و یا میل به داشتن حرمسرای آشکار و پنهان نزد رهبران دینی آن .
خانم قاسمی نیک گفته اند " آیا این درست است که هر زنی که مخاطب سخنان یک مرد متدین باشد زمینه به گناه افتادن او را فراهم می نماید ؟و به این دلیل او باید به چهره زن نامحرم ننگرد ؟ اگر با چنین اعتقادی این عمل انجام می پذیرد،دیدگاه کالا بودن زن و دیدن او در سطح موجودی پست اثبات می نماید.از طرفی اکثر مردان متدین ادعای خواهر و برادری ایمانی را می نمایند.اگر نیت هر مردی پاک باشد،می تواند زن را انسان ببیند و نه .... "
شاید اشکال کار در این باشد که بین باور قلبی و اقدام عملی تناسب واقعی برقرار نیست و به قول حافظ " واعظان کاین جلوه بر محراب و منبر می کنند – چون به خلوت می روند آنکار دیگر می کنند .
من فکر می کنم اگر با اعتماد بیشتر به رفتار و کنترل رفتاری خود بنگریم ، قطعا دامنه اینگونه برداشتها محدود تر و اعتماد به نفس بیشتری در میان مردم ( زن و مرد ) ایجاد خواهد شد .
موفق باشید .

راپورت خبرنگار یکشنبه 28 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 06:44 ب.ظ

ای بابا شما هم که همش ایراد می گیرید از زمین و زمان این مردان بخت برگشته چگونه با شما برخورد کنند که چینی نازک تنهایی ات ترک برندارد ها بگو؟

با لحنی بهتر از این نیز منی توانستید سوال نمائید ....
توقع زیادی نیست که نیمی از جامعه از نیم دیگر آن بخواهد که با او مانند یک انسان برخورد کند.البته نه انسانی که جنس دوم طلقی می شود !

حمید یکشنبه 28 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 07:21 ب.ظ

سلام ودرود برشما خانم قاسمی وقتی زن بابی حجابی تمام
وارد کوچه وخیابان میشود میشه نگاه نکرد اگه مرد لخت لخت یا بالباس چسپان توخیابان راه بره شما به اندام خیره کننده اش نمینگرید.

سلام.ولی این موضوع در چارچوب این پست نمی گنجد....

خلفان دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 05:10 ب.ظ

با سلام.
به علت نداشتن امکان ارسال در پست "دونگاه زجرآور"اینجا ارسال می نمایم.
پاسخ شما تأمل و دقت بنده را در آیه ی مذکور بر انگیخت و زمانی که دقت نمودم که چرا بجای ابصار از أعین استفاده نشده است وبه تفاوت أعین و ابصار توجه نمودم این نظر شما قوت یافت، إن شاء الله بتوانم سر فرصت مطلبی دقیقتر در مورد این آیه منتشر سازم زیرا نظری که در آنجا داده ام با دقت نبوده -حتی آیه هم درست ترجمه نشده -و با پیش ذهنیتهای خالی از تحقیق نگاشته ام.
ضمنا خدمت شما عرض می نمایم که اگر در مطالبتان بجای متاع از لفظ کالا استفاده می نمودید بهتر بود زیرا این لفظ عربی هرچند که به صورت سطحی به این معنا ترجمه شده است، اما معنای وسیعتری دارد وکالا معنای دقیقی نیست.واگر به معنای دقیقش در نظرگیریم هیچ اشکالی وارد نمی شود که زن نیکوکار بهترین متاع برای مرد نیکوکار یا بر عکس باشد.
در مورد دیدگاه فریدون هم عرض می نمایم که علت عدم غرایز جنسی در مقابل محارم هرگز نمی تواند مشخص شدن مرزهای محرمیت از طرف دین و ارتباط عادی آنها باشد و اگر اینگونه بود باید زوجین هم پس از چند سال زندگی همانند محارم از ارتباط جنسی با یکدیگر تنفر داشتند.
موفق باشید.

فریاد دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 05:50 ب.ظ

سلام
نظر شخصی من در مورد دیدگاه جناب خلفان بر این است که کسانی که اعتقاد دارند هر نگاهی به نامحرم موجب به گناه افتادنشان می شود یا دارای اختلال روانی هستند و یا اینکه اعتراف دارند که پایه های ایمانی ضعیف دارند و میترسند که هر نگاهی به نامحرم زمینه ساز گناهی باشد برای آنان .
نگاه به یک زن یا مرد می تواند نگاه به یک انسان باشد یا میتواند نگاه به یک زن یا مرد باشد ، که این نگاه به افکار شخص و باورهای درونی او بستگی دارد ، اگر به یک زن یا مرد به عنوان کالا نگریسته شود حق با جناب خلفان است اما اگر به بعد انسانی یک زن یا مرد نگریسته شود نمی توان حق را به ایشان داد

سیدجلال دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 07:49 ب.ظ http://kolger.blogsky.com/

سلام
شاید منشا برخورد اولی شرم و حیا باشد.

بنگری دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 09:31 ب.ظ http://www.bangeree.blogsky.com

سلام خانم عزیز ...
زیبا و مختصر نوشتی اما کلی مفهوم داشت . درک میکنم چی نوشتین ...
شاد باشید

فریدون سه‌شنبه 30 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 04:31 ق.ظ

با سلام
مشروط با نظر شما ( خلفان ) موافق هستم ،
هر چند بحث پیرامون رابطه انسانها بطور اعم و رابطه جنس مخالف ( دختر و پسر و یا زن و مرد ) از یکطرف و روابطی که منتهی به ازدواج و آغاز زندگی مشترک بین زوجین خواهد شد از طرفی دیگر در این نوشته و وبلاک نمی گنجد ، با علم به اینکه نمی شود انسانها را از احساساتی چون خواستن ، تنازع بقا و مالکیت دور کرد ، باوجود این بر همه مردمانی که در یک جامعه با برداشتهای خاص فرهنگی – دینی زندگی می کنند و بخصوص بر روشنفکران لازم است ناهنجاریهای اجتماعی به قصد هنجار کردن آن مورد بحث و نقادی قرار دهند . نوشته کوتاه دخت کنگ با همه کوتاهی آن ، دارای ابعاد و مفاهیم گسترده ای در روابط دوجنس مخالف در جامعه و بخصوص شهر ماهست ، باوجود این پس از گذشت نزدیک به یک هفته تنها شما و من و نویسنده مطلب ، اظهار نظر و بحث جدی می کنیم که این به هیچوجه کافی نیست . و اما درمورد نظر جنابعالی :
1_ شما درست می فرمایید و نظر من هم همین بود که " عدم غرایز جنسی در مقابل محارم هرگز نمی تواند مشخص شدن مرزهای محرمیت از طرف دین ... باشد " و هرچند این نظر شما هم درست است که ارتباط عادی نمی تواند الزاما علت عدم غرایز جنسی در مقابل محارم باشد ، ولی به نظر من سهل تر شدن روابط دختران و پسران ( مباحثه ، مجادله و برخوردهای سالم ) می تواند در بهبود نگاهها و آرام کردن جامعه نقش بهتری ایفا کند .
2_ پیامدهای اینکار در کوتاه مدت ممکن است دشواریهایی ایجاد کند ولی روشنگری روشنفکران ، حضور فعال خانواده ها ، مسئولین امور فرهنگی بخصوص معلمان ، واعظان روشن ضمیر و آکاه به مسائل اجتماعی وروز و مربیان ورزشی می توانند از دامنه و شدت آن بکاهند ، به هرصورت امروز نه فردا ، امسال نه سال دیگر این اصلاحات فرهنگی صورت خواهد گرفت ( چون صورتهای اقتصادی - اجتماعی ساختارهای فرهنگی خود ایجاد خواهند کرد ) موفقتر اقوامی که با واقعبینی در ایجاد تحول سالم فرهنگ جامعه خود نقش سازنده به عهده بگیرند .
3_ متاسفانه همین نگاه ارتجاعی ( بسته ) باعث شده است که در بسیاری موارد " باید زوجین هم پس از چند سال زندگی همانند محارم از ارتباط جنسی با یکدیگر تنفر داشتند " اگر کلمه تنفر کمی ثقیل باشد ، عدم تمایل و یا کم رغبتی وزین تر آن ، و گواه این مدعا در شهر ما قابل رویت می باشد و نیازی به مثال و شواهد نیست .
4_ از دلایل مشکل بالا : ازدواجهای در سنین پایین ، عدم شناخت زوجین از همدیگر قبل از شروع زندگی مشترک ، عدم امکان بحث و جدل آزادانه قبل از ازدواج ، سختگیریهای غیر متعارف در خانواده ها و بیشتر برگرفته از صحبتهای کارشناسی نشده واعظان مسجد و منبر ، کمبود کار فرهنگی در جامعه و ... و مهمتر از همه از دواج بدون عشق در بسیاری از این پیوندها .
5_ با وجود اینکه به اشعار مولوی و حافظ پایبندم اما آنجا که می گویند :
آدمی از عالم خاکی نمی آید بدست – عالمی دیگر به باید ساخت وز نو آدمی ( حافظ )
دوش شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر - کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست ( مولوی )
بازهم اگر تلاشی صورت گیرد که عالم خاکی و انسانهایی که روی آن زندگی می کنند آنگونه که می توانند ( باهمه نقاط قوت و ضعف ) و نه آنگونه که ذهن ما می خواهد ( بجای دستوردادن و حکم صادر کردن همفکری کردن ) مسیر زندگی خود را طی کنند قطعا ناهنجاریهای کمتری شاهد خواهیم بود .
6_ باید اذعان کرد که زنان و مردان ، دختران و پسران نجیب و پاکدامن در جامعه و شهر ما کم نیستند که اکثریت آنرا تشکیل می دهند ، پس تصوری که در ذهن بخشی از ملایان و مرد سالاران سختگیر ما می گذرد پیش فرضهای خیالی است که در بهترین حالت بیان کم دانشی اجتماعی آنها و در بدترین حالت ناشی از ذهن بیماری خواهد بود که قیاس به نفس می نماید .
تا فرصتی دیگر
موفق باشید

حباب چهارشنبه 1 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 10:34 ق.ظ http://www.hobaab.mihanblog.com

حق با شماست ... (گل)

‫چوکه شاحسینی چهارشنبه 1 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 09:40 ب.ظ http:///www.freewebs.com/chokebander/index.htm


با گرمترین درودوبا
‫تو کلامت انتقاداته وتو اندیشت اعتراض ،موفق بشی.

چوک سورو چهارشنبه 1 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 10:49 ب.ظ http://suru.blogsky.com

با سلام خدمت خانم قاسمی عزیز

راستش بخواهی ، متاسفانه این معضلی است که در جوامع اسلامی بیشتر به چشم می خورد ، نگاه نکردن به شخص مقابل در موقع صحبت کردن با ایشان ، یک نوع بی احترامی است و هیج توجیحی ندارد ،
اما نگاه خریدارانه به زنان ، باز هم بر می گردد به شرایط جامعه ، و نبود یک شرایط سالم که زن و مرد بعنوان دو انسان بتوانند در کنار هم زندگی کنند بدون اینکه مسله جنسیت انها عمده گردد . در جوامعی که زنان از ازادی و حقوق برابر برخوردارند ، کمتر شاهد اینگونه برخوردها هستیم چیزی که من در سالها مسافرتم به کشورهای مختلف شاهد ان بوده ام ..

موفق بشی دخت عزیز

تعاونی صیادی باسعیدو پنج‌شنبه 2 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 09:55 ق.ظ http://tavoni-basaidu.blogfa.com

سلام خانوم قاسمی

وبلاگ قشنگی داری ؟

براتون آرزوی موفقیت میکنم .

به ما هم سر بزنید ؟

فعلاْ

بدرود

سینا سایبانی جمعه 3 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 01:01 ق.ظ http://sina-s.blogsky.com

سلام دادا
این بحثش بهخودمو بر اگردت که فرهنگمو با چه عوض مکردن؟
با بی ارزشی..............!
با بی احترامی.....................
با ...

لاری شنبه 4 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 06:46 ق.ظ

درود
شگفت زده شدم. آفرین.
لذت بردم از هردو شعر ؛ای گپ کهور پیر شوز از عمی صالح و نگاه زجر آور از شما.
راستی اگر واقعا - چشم ها را می شستیم و جور دیگری نگاه می کردیم حتی برای یک بار چه می شد. دریغ-
به هر رو این احساس خوش یه من دست داد که در این وانفسا هنوز فرهنگ و فرهنگ دوستان نفسی می کشند.
دمشان گرم.
راستی هر چی فکر کردم معنی شوز را نفهمیدم - ای کهور بزرگ کهنسال ...

سلام
ایمیل شما را برای عمی صالح گذاشتم تا با شما درتماس باشند.ضمنا از وبلاگ ایشان نیز می توانید دیدن کنید:
http://alustad.blogsky.com/

شاهین شنبه 4 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 09:29 ب.ظ http://www.3marholor.blogfa.com

سلام
در این رابطه دو دستور وجود دارد 1- دستور قران در سوره نور آیات 30 و 31 که به مردان و زنان دستور می دهد که چشم خود را از نگاه به نامحرم نگه دارند و 2- نظر روانشناسان که می گویند برای یادگیری و تاثیر بیشتر ، باید بین خطیب و مخاطب ارتباط نظری (چشمی ) وجود داشته باشد. به نظر من برخوردها و نگاه ها باید طوری باشد که نظر دوم که از نظر علمی هم تایید شده لحاظ گردد و موجب گناه هم نشود.
موفق باشید.

بندرجاسک-فرزاد بادروج یکشنبه 5 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 12:23 ب.ظ http://jaski.ir

سلام. تازه شنیدم که ۴ تا زمین لرزه توی کنگ اتفاق افتاده...
نگران شدم؟
چه خبره اونجا؟

خلفان یکشنبه 5 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 02:35 ب.ظ http://www.khalfan.parsiblog.com

با سلام خدمت تمامی صاحبنظرانی که در این مبحث نظرات ارزشمندی ارائه نمودند.
خدا را شاکریم که همگان بر قسمت دوم مطلب شما متفقیم.
واما در مورد نگاه ننمودن زن به مرد و مرد به زن غیر خویشاوند هم نظرات ارزشمندی ارائه شد:
1- دیدگاه کالا بودن زن و دیدن او در سطح موجودی پست اثبات می نماید.
2-این می رساند که هر زنی که مخاطب سخنان یک مرد متدین باشد زمینه به گناه افتادن او را فراهم می نماید .
3-کسانی که این چنین می کنند دارای اختلال روانی هستند و یا اینکه اعتراف دارند که پایه های ایمانی ضعیف دارند و میترسند که هر نگاهی به نامحرم زمینه ساز گناهی باشد برای آنان باشد..
4-شاید منشا برخورد اولی شرم و حیا باشد.
5-یک نوع بی احترامی است و هیج توجیهی ندارد .
6-طبق آیه مذکور حکم خدا است و نباید نگاه شود.
واما نگاهی به این نظرات:به نظر می رسد مورد چهارم بیشتر رخ دهد زیرا بسیار هستند که در هنگام صحبت حتی مثلا -مرد با مرد نیز- از نگاه مستقیم و پیوسته به صورت یکدیگر شرم و خودداری می نمایند و مورد ششم نیز امکان دارد فقه و برداشت بسیاری باشد اما بنظر می رسد این برداشت بصورت مطلق صحیح نیست زیرا در اینصورت نه مرد حق دارد زن را ببیند (قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ...)و نه زن حق دارد مردی را ببیند(وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ...)واین با سیرت پیامبر أکرم چندان سازگاری ندارد و اگر این چنین بود پیامبر اکرم در میان صفوف نماز مردان و صفوف نماز زنان پرده ای قرار می داد یا اینکه در صحیح بخاری آمده است که یکی از یاران رسول در هنگام ازدواجش خود و عروسش شیرینی(آب و خرما ) را برای ولیمه وپذیرایی از حضار جلو افراد می گرداندند و موارد بسیاری از ایندست وجود دارد که اطاله ی سخن نمی نمایم.پس آیات مذکور با توجه به ذکر "ابصار " نه "أعین"می خواهد به همه این را سفارش نماید که بینش خود را نسبت به یکدیگر سالم گردانند.و در ادامه به خواهران سفارشاتی در جهت حفظ زینتها و حجابشان می نماید تا مبادا مقام خود را در مرتبه ی کالایی ارائه و تنزل دهند.و اما دیدگاهها اول و دوم و پنجم به نظر می رسد که کمتر مقصود اینگونه افراد باشد و این برداشتی است که با حسن ظن همراه نیست.واما نظر سوم:شاید واقعا شخصی دارای این ضعف باشد و این را در خود تشخیص دهد -کما اینکه وجود اینگونه موارد خصوصا در هنگامه جوانی و مجردی غیر قابل انکار است- حال زمانی که این شخص در این موقعیت قرار گرفت چکار باید بکند؟اگر بگوییم حق ندارد نظر خود را کنترل و به طرفی دیگر متوجه سازد ، خوب همان قسمت دوم مطلب شما پیش می آید .پس به صورت مطلق نمی توان در این مورد برای همه افراد یک برخورد تعیین نمود.
واما در مورد متاع قبلا اشاره ای نمودم که این لفظ را بکار نبرید بهتر است زیرا پیامبر اکرم می فرمایند: بهترین متاع دنیا مسر نیکوکار است . ومتاع به معنای هرآن چیزی است که انسان از آن بهره مند شود و به او نفع برساند و شکی نیست که زن و شوهر نیکوکار بیشترین نفع را در جهت مصلحتهای دنیا و آخرت به یکدیگر می رسانند.

مهرگان یکشنبه 5 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 11:09 ب.ظ http://bandarmehr.blogfa.com/

سلام

کاش حقیقت این نباشه

شکلاتم داغه

عبدالجببار دوشنبه 6 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 10:16 ق.ظ

با سلام دادا...
مردان همیشه در پی صید زنان اند...
مرد دیندار با سلاح شرع وقانون .
مرد بی دین با هرج و مرج.
زن باید خود دانا باشد تا از نگاه موذی این دو
گونه در امان باشد....
و زنی قابل تقدیر است که خود را از حیلهّ مردان
هوسباز وا رهاند....

بدیس دوشنبه 6 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 02:10 ب.ظ http://aask.blogsky.com/

فلفل هندی سیاه وخال مه رویان سیاه هردو جانسوزند اما این کجا وآن کجا

نمی دونم ربطی داشت یانه ولی به نکته جالبی اشاره کرده ایی به قول سید شاید از روی حجب وحیا باشه ولی اگه ریا شد واویلاست....با زلزله چکار می کنی؟؟؟!!!

لاتیدان دوشنبه 6 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 08:46 ب.ظ

مارابه فکر واداشتی
موفق باشی

لاری سه‌شنبه 7 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 06:12 ق.ظ

سلام
بنا به عادت هرروز ساعت ۴ تا ۶ صبح پای اینترنتم. معمولا با سایت موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران شروع می کنم. زمین لرزه ۵ ریشتری کنگ که به خیر گذشت یه خیر هم برای من داشت اونم آشنائی با وبلاگ شگفت انگیز شما. انصافا دست مریزاد.
دو سه روزی هست که در آرشیو وبلاگ شما پرسه می زنم و چقدر لذت بخش است. آفرین.
تو آرشیو وبلاگ فکر می کنم دی ماه ۸۶ یه کارت دعوت عروسی دبدم بدون نام عروس.
یه کارت دعوت خیلی جالب و شادی بخش با عکس عروس و داماد که بسیار ابتکاری و باز هم عرض کنم شادی بخش هم من تو آرشیو خودم دارم که می خواستم برات بفرستم که اگه صلاح بود بذاریش تو وبلاگ اما نمی دونم چطور. البته وقتش گذشته اما نشون میده چه جوری میشه با استفاده از هر چیزی شادی را به دیگران انتقال داد.
دیگه عرضی نیست. غرض از مزاحمت همین بود. باز هم سپاسگزار از اینهمه انرژی مثبت در وبلاگ شگفت انگیزتان.
باقی بقای شما و همه نیک اندیشانُ نیک گفتاران و نیک کرداران در سلامتی و شادی.

عبود جمعه 1 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 02:11 ق.ظ

۲۵نوامبر روز مبارزه با خشونت جنسی علیه زنان تار یخچه

25 نوامبر سال 1960 در بخش شمالی "جمهوری دومینیکن"، جسد سه زن در کنار یک شیب عمیق پیدا شد. آنها سه خواهر به نامهای "پاتریا"، "مینروا" و "ماریا ترزا" میرابل بودند؛ که هر سه از مبارزین فعال در جنبش مبارزه مخفی برعلیه حکومت دیکتاتوری "رافائل تروئیلو" بودند. تروئیلو سعی کرد، آن حادثه را بعنوان یک تصادف خیابانی توجیه کند. اما به سرعت مشخص شد، که به هر سه خواهر پیش از قتلشان تجاوز شده است. قتل خواهران میرابل تبدیل به یک رسوایی آشکار در جمهوری دومینیکن شد و دلیلی محکمتر برای گسترش جنبش مبارزه برعلیه حکومت دیکتاتوری تروئیلو. خواهران میرابل به سمبل "مبارزه در راه آزادی" بدل شدند. در سال 1981، در "گردهمایی زنان آمریکای لاتین و جزایر کارائیب"، در "بوگوتا"ی کلمبیا، زنان روز 25 نوامبر را بعنوان "روز جهانی مبارزه با خشونت جنسی برعلیه زنان" برگزیدند.

در 1999 این روز جهانی بوسیله سازمان ملل به رسمیت شناخته شد.



خشونت علیه زنان؛ همه جا

وقتی در عراق سربازان آمریکایی پس از تجاوز به عبیر دختر 15 ساله عراقی، او را سوزاندند؛ در افغانستان، جنگ سالاران امینه را سنگسار کردند. درحالیکه در زندانی در ایران خیریه فریاد زد مرا سنگسار نکنید، به دارم بیاویزید؛ مجازاتی که برای او تعیین شده بود.

زمانی که در حومه پاریس سوهانه 18 ساله، برای حفظ ناموس خانواده بوسیله مردان فامیل به آتش کشیده شد؛ مرجان 16 ساله هم خود را در ایران به آتش کشید تا با مردی همسن پدربزرگش ازدواج نکند. کمی بعد سوماراری پاکستانی با 80% سوختگی جان سپرد و تا آخرین لحظه هم نگفت، که این شوهرش بود که او را به آتش کشید.و چند ماه پیش مرگ لاله ۱۴ ساله در قتلگاه پدر شکاک در شیراز و چند روز پیش به اتش کشیدن سارای ۱۱ساله توسط پدر معتادش بجرم رقصیدن در محفل دوستانش در تهران .

.

وقتی در سومالی کلثوم 7 ساله از درد ختنه فریاد می زد، فریادش با آخرین فریاد مریم 9 ساله در شب زفافش در هم آمیخت. این در حالیست که در مناطق مختلف کنگو، زنان در هر سنی توسط نیروهای مقاومت و همزمان بوسیله ارتش حکومتی به شکل نفرت انگیزی مورد خشونت و صدمه جنسی قرار می گیرند، بطوریکه در بسیاری از روستاها دیگر هیچ کودکی بدنیا نخواهد آمد.

در حالی که فدیمه در سوئد توسط پدر و برادرش کشته شد؛ در بلژیک هر روز در روزنامه ها درباره زنانی می خوانید که بشکل تأسف باری بوسیله همسر یا همسر سابقشان کشته می شوند، آنها سرنوشتشان را با نادیا شاعر افغانی گره می زنند.

به لیزا و جویس آمریکایی توسط مردانی ناشناس در آمریکا تجاوز شد و سپس کشته شدند؛ در حالی که ناتالی در ویترینی در آمستردام منتظر مشتری بود و کشتی برده های جنسی از اروپای شرقی، در بندر هامبورگ لنگر انداخت. در حالی که زنان بدون مجوز اقامت قانونی، انتخابی بین استثمار جنسی، گدایی کردن و یا کار بعنوان کلفت خانگی ندارند، تا با کار هفت روز در هفته حقوق بخور و نمیری دریافت کنند.

وقتی که یک میلیون زن عراقی در طی سالهای تحریم اقتصادی آمریکا و متحدانش جان خود را از دست دادند، بیش از چهار میلیون زن عمدتاَ آفریقایی بر اثر جنگ جان خود را از دست دادند؛ همزمان با اینکه در بوسنی هزاران هزار زن مورد تجاوز سربازان قرار می گرفتند...

خشونت؛ زنان همه جا با آن روبرو هستند؛ در شهر، در روستا، در خانواده و در خیابان. خشونت به صورت فردی، گروهی و حکومتی اعمال می شود؛ در کشورهای مختلف به فرمهای متفاوت؛ چه در کشورهای توسعه یافته سرمایه داری در پوشش حقوق برابر قانونی؛ و چه چهره وقیحانه اش در کشورهای توسعه نیافته، که بر همه آشکار است.

مسلما این شرایط با گسترش و پیشرفت هرچه بیشتر بحران مالی و بحران غذایی فاجعه بار و موج فشار اقتصادی در سطح جهانی بهتر نخواهد شد. با این کمبود عذاب آور روزافزون، تلاش برای بدست آوردن مایحتاج فزونی خواهد گرفت و مانند همیشه ضعیف ترین اقشار جامعه - زنان، مهاجران، سالمندان و جوانان...- باید سخت ترین ضربات را تحمل کنند. افزایش بیکاری و فقر باز هم منجر به این خواهد شد که زنان کمتری نسبت به امروز امکان تشکیل زندگی مستقل را داشته باشند.

اما همه این وقایع بدون مبارزه و مقاومت به وقوع نخواهند پیوست، کما اینکه امروزه ما شاهد مبارزه زنان علیه خشونت در جای جای جهان هستیم. همچنین مبارزه برعلیه شرایط غیرانسانی زندگی، که سیستم سود دهی به همه تحمیل کرده است. مبارزه ای که زنان و مردان طبقه کارگر و فقیرترین اقشار را برعلیه شرایط بد کاری، حقوق ناچیز، فقر، بی سوادی، بی کاری و بیگاری برمی انگیزد و زنان را به صف اول می خواند.

زنان درصورتی پیروز خواهند شد که متشکل شوند و برای مبارزه برای جامعه ای بدون ستم و استثمار، خشونت و تبعیض تصمیم جدی بگیرند.

متحد، برای دنیایی بدون خشونت!

شهرام جمعه 1 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 11:16 ب.ظ http://www.shahramclub.blogsky.com

سلام دادا کنگی خوبی؟

من بیشتر وقتا تو چشما نگا نمی کنم ولی اعتراف می کنم به دلیل عدم اعتماد به نفسمه

نه اون نفس اماره به اون اعتماد دارم

خوش باشی

سلام کاکا شهرام... در این روزهای سردِ آنجا،دلتان گرم و کانون خانواده تان گرمتر....

s@lma شنبه 23 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 07:16 ب.ظ http://charandiat.blogfa.com

سلام.من بعد از مدتهای مدید وبم رو آپ کردم.خوشحال میشم سری بزنید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد