زنان-فرهنگی-اجتماعی

با هدف مطرح ساختن نام زنان ایران-استان هرمزگان-شهربندرکنگ ومعرفی فرهنگ-آداب و رسوم مردم بندرکنگ

زنان-فرهنگی-اجتماعی

با هدف مطرح ساختن نام زنان ایران-استان هرمزگان-شهربندرکنگ ومعرفی فرهنگ-آداب و رسوم مردم بندرکنگ

سهم زن از شهر من

            همیشه اعتقادم این بوده که هوای پاییزیِ بندر،جسم و روح رو دگرگون میکنه.....حسی تازه و نو...تلنگری به فکرو منش....خونه تکونیِ دل و اندیشه  ... هوایی که به وقت مسافرتای تابستونی به شهرهای خوش آب و هوا ،به ریه هامون روونه می کنیم و با حسرت به همدیگه میگیم این لحظات رو قدر بدونیم که یه عمر باید با شرجی،نم،رطوبت،عرق و گرما دمخور باشیم.نسیم وسوسه انگیز این فصل، آدم رو خام می کنه که بی دغدغه خودشو بسپُرِه به دست این تحول ها....

           تو این فصل ،شوق و ذوق بی انتهایی دارم تا در کنار لذت از هوای شبانه پاییز،تک تک حرف ها،کلمه ها،جمله ها و مفاهیم کتاب ها رو روونه فکرو اندیشم کنم. برای این کار دلم فضایی آزاد و روشن آرزو می کنه.... شهرمن یه شهر بندریه که هرچه دریاداره و همزیستی با دریادلا،از سرسبزی و دارو درخت بی نصیبه.توسعه فضای سبز و مبلمان شهری ظرف یکی دو سال اخیر فرصتی رو برای گردهمایی ها و گپ های دوستانه ناخدایان قدیم و جدید و جوانان دیروز و امروز بوجود آورده ومن بعنوان یک زن حق شهروندیمو تو این امکانات جستجو می کنم.پارک ملت شهر از روشنی و فضای سبز مناسبی برخوردارِه یا زیباسازی شرقی و غربی ساحل شهر با اون همه نورافکن و نیمکت و مهمتر از همه صدای دلنشین امواج آرام و گاه بی قرار دریا اون محیط رویایی و تلفیقی ِ هوای خوب و اندیشه خوب رو تضمین می کنه.

           ولی کافیه فقط دو یا سه بار کتابمو بردارم و سراغ اون محیط ثابت و مورد علاقم برم.حالا تو پارک شهر یا کنار ساحل .... از تو می پرسم از تو که درد منو داری.(گاهی فرقی نمی کنه کجای ایران و بهتره بگم هرجای دنیا که باشی) می تونی بی دغدغه خودتو به اون نسیمی که گفتم بسپری و عُرف دنیارو بی خیال شی ؟ یه جای شهر که امنیت هم داشته باشه سرت گرم کار خودت باشه مثلا کتاب بخونی؟یا با چند نفر از دوستات بخواین ازمیزای تنیس مستقر توی پارکای باز شهر یا کنار ساحل استفاده کنی ؟ اگه آره خوش بحالت و اگه نه بایستی چیکارکنیم ؟می دونم دلت می خواد با بازی،نشاط و شادابی روحیت رو تقویت کنی و با ورزش جسمتو سالم نگه داری.ولی ما می دونیم سهممون از این امکانات هیچه ....هیچ.

         دوراه داریم:

         ۱-یه عریضه بنویسیم و بدیم به شهرداری شهر که واسمون یه پارک ویژه بانوان احداث کنن.اونوقت ورود آقایون ممنوع می شه و ما خودمون میشیم.نقابمونو بر میداریم.دیگه مجبور نیستیم اخم کنیم،سرمونو پایین بگیریم.اروم حرف بزنیم،بی صدا بخندیم .آخه تو محیط عمومی،یه زن اگه لبخند به دهن داشته باشه و یا سرشو بالا بگیره خط قرمز رو رعایت نکرده.....

        ۲-از آقایون بخوایم جاشونو با ما عوض کنن ! اونا پاتوقاشونو ببرن تو خونه و ما همنشینی هامونو بیاریم تو پارک و کنار ساحل.اونا بشینن پای تلویزیون وما کنار ساحل بدمینتون و تنیس بازی کنیم.اونا تو خونه حوصلشون سربره و ما از گپ دوستانه و تحرک و نشاط لذت ببریم.یا که نه! یه کار دیگه... به اونا بگیم ما هم میایم بیرون با همدردامون دور هم می شینیم(قول می دیم آروم بخندیم!!) بازی می کنیم،کتاب می خونیم و .... فقط ترو خدا... تروخدا....فکرتونو عوض کنین.بخدا هر دختر و زنی که بیش از دوبار جایی می ره نیت بدی نداره،شادی و تحرک زن چراغ سبز نیست.خوب و شیک پوشی هر دختری برای جلب نظر نیست.با ماشین و موتورتون اینقد دور نزنین. یه وقتایی هم می تونین حس کنجکاویتونو لبیک نگین و این سوالا رو بی خیال شین که: این زنا کین ؟ چیکار دارن؟ کجا میرن؟تا کی میرن؟چندبارمیرن؟چرامیرن؟ مگه ما میایم تو کاراتون سرک بکشیم.....

-------------------------------------------------------------------------------------------------------

با سلام خدمت اعضاء محترم شورا

برحسب وظیفه(درجهت ایجاد حلقه تعامل میان شهروندان و آن اعضاء محترم) برخود لازم دیدم نظر یکی از شهروندان را در انتهای این پست(درتاریخ ۲۸/۷/۸۶) اضافه نمایم و چنانچه مایل بوده و صلاح دانستیددر این وبلاگ و یا از طریق دیگر رسانه های ارتباطی ،مطالبی را جهت روشن شدن اذهان عمومی و بدنبال آن برانگیختن مشارکت و همدلی شهروندان درج نمایید.با تشکر.....

ایوب (یک شهروند کنگی) چنین بیان داشته اند :

نامه ای به شورای اسلامی شهرمان

باعرض سلام به عنوان یک شهروند حق خود می دانم با گذشت چند ماه از اغاز فعالیت شورای جدید سئوالاتی که
در ذهن دارم مطرح تا شاید اعضای محترم اگر سیری در
فضای مجازی دارند پاسخ گویند .شما هم خواهر خوبم
در صورت صلاحدید مختارید این نوشته را به عنوان یک پست
قرار داده یا حذف نمایید . این حق شماست.

۱- شورای محترم تاکنون اقدام به تشکیل کمسیونهای مورد نیاز نموده است
۲-  در مورد رعایت حقوق شهروندی چه برنامه ای دارید
۳-  تاکنون چه اقدامی در مورد استفاده از اندیشه نخبگان
شهر انجام داده اید .
۴- با چه برنامه ای می خواهید به گسترش ورزش بپردازید
۵- خواهشمند است تعداد کمسیونهای موجود با ذکر اعضا
   
ونوع فعالیت واسامی ومدارک تحصیلی افراد وفعالیت
اجتماعی انها را بیان نمایید.

الف- کمسیون فرهنگی
ب- کمسیون خانواده
ج- کمسیون امور بانوان
د- کمسیون جوانان
ه- کمسیون آموزش
ن- کمسیون امنیت شهری

ایوب

نظرات 64 + ارسال نظر
مهدی صابری شنبه 28 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 08:19 ق.ظ http://lengehkarate.blogfa.com/

با مراسم تقدیر امام جمعه شهرستان بندرلنگه از قهرمانان کاراته به روزم.
موفق باشید.

خدمت رسیدیم و از آن فضای معنوی استفاده بردیم....

موسا شنبه 28 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 11:00 ق.ظ http://zehneziba.blogsky.com/

سلام می کنم بعد از زمانی نزدیک به زیاد
نوشته شما را و در کنار آن نظرات متفاوت دوستان با دقت خواندم .
خوب می دانم مردهایی با چشمهای کثیفی وجود دارند چشمهایی که در زیر تمام آن حجابها که دوست عزیزی فرمودند باز بدنبال جسم لطیفی هستند که می پندارند اگر مال آنها شود "رسیدن" را معنی کرده اند . این چشمهای کثیف به وجودی بی تقوا و بی ایمان متصل اند . وجودی که خالی از تقواست و چنان به مرد دستور می دهد که گاهی بیشتر از کم او حاضر است ماهها از زندگی و زمان بگذارد تا شاید برای ساعتی زنی را با ترفندهای متفاوت در اختیار داشته باشد. وجود بی وجودی که حاضر است در پس ظواهر ی موجه به اعمالی دست بزند که گاهی فکر قدش به آنجا نمی رسد! ... اما روی دیگر سکه هم هست و اینکه با کمال تاسف زنها و دختران سست ایمانی وجود دارند که برای همه ی آن نگاهها که ذکر کردم چراغ سبزی هستند آسان .مکملی هستند مناسب که این پازل شرم آور را چه خوب تکمیل می کنند . و باز هم با کمال تاسف باید بگویم درصد این زنان و دختران کمی بیشتر از نصف است! ... اگر بخواهیم بدانیم چرا و چگونه چنین شخصیتهایی پدید می آیند باید کتابی بنویسیم بی پایان! ... بزرگواران صاحب نظر فرهنگ سازی و ارتقاء تفکر و اندیشه در کنار صرف زمانی نسبتا طولانی و تلاشی مضاعف را راهکاری برای تغییر این آسیب اجتماعی و فراگیر دانسته اند ولی باید گفت که سرزمینهای زوال یافته ای هستند که این فرهنگسازی را مدتهاست در جهت منفی در کشور ما رواج داده اند و با کمال تاسف باید بگویم تا حد زیادی در جنگی زیرکانه و آرام اما موثر موفق بوده اند. آنها میلیاردها دلار برای تک تک اندیشه های خام ما سرمایه گذاری کرده اند . و چنان پخته اند این پنیر را که بازگشتش به معجزه می ماند. فساد چشمهای متصل به هیچ یک بعد از تلاش دشمنان سرزمین ما برای نابودی اندیشه های مثبت این سرزمین است و چه بعدهای پنهان و تاثیر گذار دیگری که شاید هیچگاه هیچ کجا حرفی از آن به میان نیاید....
هیچ کجا بدنبال چرایی این مطلب نباید گشت جز تهاجم فرهنگی که دیگر کسی از آن حرفی نمی زند اما حقیقت این است که وجود دارد و چه وجود پر تراکمی که توانسته است تا حد زیادی ریشه ایمان و رسیدن به کمال را حتی در فطرت خیلی ها بخشکاند و رواج دهد نگاههای کثیف بی ایمان را و چراغهای سبز پر رنگ را...
خدا کند راهی را که برای رسیدن انتخاب می کنیم به آتش ختم نشود ...
می روم

سلام بر صاحب ذهنی زیبا
بسیار تا بسیار خوش آمدید.همیشه نظرات بی پرده و حقیقی شما (با سبک ادبی زیبا و خاصتان) زینت بخش این وبلاگ بوده....باشد که بخت با ما همراه بوده و از نظرات آن برادر بزرگوار بی نصیب نمانیم.....

مظفر شنبه 28 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 11:33 ق.ظ http://2bonhalili.blogfa.com/

سلام بر شما.... عیدشما مبارک

سلام ..... عید شما مبارک.

جغد بندری یکشنبه 29 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 01:10 ب.ظ http://joghd11.blogsky.com/

ای خدا چکک تلخی دخت ... گپوت گپ خیلی از دختون ولی...

؟؟؟؟؟؟ اگه اصطلاحی بکار تبردن که ما معنیش نافهمیم حتما راهنمایمون بکنین.... تعبیر مه این که مه دخت بداخلاقم ؟!!! یا ناامید؟!!! یا غرازدم ؟!! که اگه هرکدوم از ای برداشتون مه درست بشت،سخت مقاومت اکنم و خدمتتو اگم :مه مبری از همه ایشو هستم چون اگه ایطو بشت وقتخو صرف نگارش ای پست منکرده !!!! بسیار خاش هندیدن کاکا.....

غریب یکشنبه 29 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 01:35 ب.ظ http://baadbaan.blogfa.com

سلام و خسته نباشید ...از معدود دفعاتی ایست که داریم از حق پرسیدن که حق هر شهروندی هست استفاده می کنیم . باید پرسید و به دنبال جواب بود ... جواب دادن و توجه به افکار عمومی از وظایف مسئولین هست . مسئولینی که ما آنها را مسئول کرده ایم ...پس باز هم باید پرسید و از حق خود استفاده کنیم ...خوشحالم که پرسیدن را شروع کرده ایم ....ممنون

سلام بر شما
تا جایی که من یادم هست، ذهن پرسشگر شهروندان پی گیر، یا قانع نشده و یا بی جواب مانده است..... امیدوارم در این محیط مجازی و با درایت اعضاء شورای شهر این مورد مستثنی باشد.....بسیار خوش آمدید.

ایوب سه‌شنبه 1 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 07:59 ب.ظ

باسلام

سروده ای از شادروان ابراهیم منصفی (رامی) شاعر بومی

هرمزگان.



مثنوی عاشقانه

ای که عشقت هستی ام را سوخته
آتش غم در دلم افروخته
مهر تو با جان من آمیخته
شادما نیها به کامم ریخته
من تورا می خواهم از جان بیشتر
من تورا می دانم از خود خویش تر
ای تو تنها بهترین بانوی من
چهره ها بنموده از هر سوی من
من تورا همزاد خود پنداشتم
در کنارت آرزوها داشتم
ای نظرهای مرا نشناخته
با ستمها بر دل من تاخته
ای همه بود ونبودم دست تو
هستی ام بسته به چشم مست تو
استخوانم در تب تو سوخته
جانم از تو دردها آموخته
مثل سایه در کنارم باش تو
ما هتاب شام تارم باش تو
بی تو تنها مثل خاران می شوم
همنشین سو گواران می شوم
آخرین تصویر دنیایم تو یی
خوشترین تصویر رویایم تویی
بخت پیر وخفته را بیدار کن
روح این دیوانه را تیمار کن
شب که شد یاد تو از ره می رسد
یاد شیرین تو ناگه می رسد
دست وبال بسته ام را باز کن
گریه هایم را همه آواز کن
با تو دست از جمله یاران می کشم
بی تو زهر از نیش ماران می چشم
قامتم از بار محنت خم شده
قسمتم از خوان عشقت غم شده
بوی خوب تو نفسگاه من است
با تو بودن آخرین راه من است
خانه بخت مرا ویران نکن
بیش از این مرگ مرا اسان مکن
نازنینی چون تو گر یارم بدی
مثنوی ها حاصل کارم بدی
مریم ی از آسمانها آمدی
در پی تقدیس جانها آمدی
نطفه ی عشق مرا آبستنی
مادر پاک غزلهای منی
وقت خوب با تو آسودن کجاست
صاحب چشمان تو بودن کجاست
دست نامرد از حریمت دور باد
چشمهای دشمنانت کور باد


تقدیم به همه هنر دوستان استان

مهران چهارشنبه 2 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 12:40 ق.ظ http://bnd.blogfa.com

محشری

شیرین چهارشنبه 2 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 01:21 ق.ظ

سلام خانم قاسمی متآسفانه ایمیلتون هنوز دریافت نکردم
منتظر ایمیلتون هستم

سلام شیرین جان
اتفاقا من موفق نشدم ایمیل برای شما بفرستم چون برگشت خورد....واما ایمیل من:mefgh1798@yahoo.com

اوای جنوب چهارشنبه 2 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 04:37 ب.ظ http://avayejonoob.blogfa.com


_______¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_______¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_____¤¤¤¤¤¤ music ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤__¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
___¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤[ ]____¤¤¤¤¤
__¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤______ [ ]_¤¤¤¤
_¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤________¤¤¤¤
_¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_____¤¤¤¤
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ music nabe banderiii ¤¤¤¤¤¤___¤¤¤¤¤
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_¤¤¤¤¤¤
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ zoodi biya ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
__¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
____¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤biya digeee¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
______¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤biyaya¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
____________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
______________¤¤¤¤¤¤¤¤ok??¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_________________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
___________________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_____________________¤¤¤¤¤¤
______________________¤¤¤¤
_______________________¤¤

بندرجاسک-فرزاد بادروج چهارشنبه 2 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 07:51 ب.ظ http://www.jaski.ir

سلام. ارسال شد.

سلام برادر بزرگوارم......متشکرم،به زحمت افتادید.

م.مبارک پنج‌شنبه 3 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 08:53 ب.ظ http://www.sayyadaneshenace.coo.ir

الحُقْبُ بالضم وسکون القاف ثمانون سنة وقیل أکثر من ذلک وجمعه حِقَابٌ مثل قُف وقفاف و الحِقْبةُ بالکسر وسکون القاف واحدة الحِقَب وهی السنون و الحُقُبُ بضمتین الدهر وجمعه أحْقابٌ
- والحِقْبَةُ، بالکسر، من الدَّهْرِ: مُدَّةٌ لا وَقْتَ لها، والسَّنَةُ،
- ج: کَعِنَبٍ وحُبوبٍ. وبالضم: سُکونُ الرِّیحِ.
- والحُقْبُ، بالضم وبِضمتینِ: ثمانونَ سَنَةً أو أکْثَرُ، والدَّهْرُ، والسَّنَةُ أو السِّنونَ،
- ج: أحْقابٌ وأحْقُبٌ.
- والحَقْبَاءُ: فَرَسُ سُراقَةَ بنِ مِرْداسٍ، والقارَةُ الطَّویلَةُ فی السماءِ، وقَدِ الْتَوى السَّرابُ بِحَقْوَیْها، أو التی فی وَسَطِها تُرابٌ أعْفَرُ بَرَّاقٌ مع بُرْقَةِ سائِرِهِ
الحقب = بضم وسکون قاف زمانی بمدت هشتاد سال می باشد . و نیزگفته شده است بیشتر ازهشتاد سال است.وجمع آن حقاب ./
مختار الصحاح و قاموس المحیط

جالب و برای من ثقیل بود.....متشکرم از زحمت و اطلاعاتتون.

ایوب جمعه 4 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 01:12 ق.ظ

باسلام

مطمئن باشید که برنامه شورای محترم شهرمان بر بی برنامگی استوار است . وبرای هیچکدام از سئوالها جوابی ندارند. تنها دلخوشی انها در روز مهمور کردن چند تقاضا و
سند وپشت عکس شهروندان است .مردم ما هم به همی
راضی چون کتیبه انها در چشم به هم زدنی حتی بدون مطالعه
مهر میشود .چون اگر مطالعه می شد این همه ناخدا ولنج دار
جهت دریافت ارزاق مستمندان به کمیته امداد معرفی
نمی شدند.

باسلام
البته ما نمی دانیم آیا آنها وقتی به سیر در فضای مجازی اختصاص می دهند یا خیر ؟ به عنوان عضوی از شورای دوره قبل می توانم این مقایسه را داشته باشم که در دوره قبل کامپیوتر و تجهیزات جانبی آن در دفتر شورای شهر وجود نداشت ! که در حال حاضر این امکانات موجود است.... با قسمت دوم نظرتان صددرصد موافقم(این همه ناخدا ولنج دارجهت دریافت ارزاق مستمندان به کمیته امداد معرفی نمی شدن) : تجربه سخت و تلخی برای بانوان بی ادعای جمعیت بانوان در توزیع داوطلبانه بن ویژه افراد بی بضاعت بوجد آورد.....

رامی شنبه 5 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 11:05 ب.ظ http://www.dehtal-city.blogsky.com/

سلام خواهر عزیز
در قسمت لینک دوستان وبلاگتون دهتل و کنچی هرمزگان!!! آدرس اون وبلاگ مال وبلاگ قبلی منه که خیلی وقته حذفش کردم. اگه لطف کنید و لینکش رو تصحیح کنید ممنون میشم.
به روز هستم با یک سالگی وبلاگم...
موفق باشید.

سلام آقا رامی
به روی چشم کاکا.... بعد از عذر خواهی اقدام به حذف آن آدرس قدیمی و جایگزینی آدرس جدیدتون خواهم کرد....حتما خدمت می رسیم.

ALY یکشنبه 6 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 02:34 ق.ظ

سلام فریده جان و ممنون از پست جالبت ...زاستش بخوای مه هم تا چند مدت پیش همیطوری فکر مکرده و واقعا از اینکه تو خیابون و بازار ظاهر بشم ترس امهسته چون با چشم خو مدیده که تا یه دخت از خونه در بریت توسط دهها چشم و موتور و ماشین و ....اسکورت شبو .مه خیلی جاوون کم امناوا حقشو کف دستشو منهاد اگه باور بکنی سنگ حواله ماشینون و موتورون زیادی امکرده به امید ان روزی که جوونون شهر ما هم فرهنگشون یه کم بالاتر اریت و عاقل ابن ...اما افسوس و صد افسوس که روز به روز بدتر ابودن ... چند وقت پیش با خو فکر مکرده که ایی خود ما دختونیم که ایی جو به وجود مواردن و بی مقابله با ایی رفتار چوکن باید بیشتر از خونه بزنیم در و بیشتر تو جامعه رفت و امد بکنیم شاید ایی قشر مزاحم براشون عادی بشت و از ایی جاهلیت در بیان و تا یه دخت شدی دنده عقب نگرن و هی مثل فلکه دورش بچرخن ..ایطوری هم دختو راحت ابن هم با ایی وضع بنزین مشکل کمبود بنزین براشون پیش ناتت.
به امید عاقل بودن چوکن شهرم آمیییییییییین

سلام خَه گُلم
مثکه خیلی دلتو پرن و خوشحالم که دعای هدایت تفرمودن ..... ای هم نظر ین.... ازتو خواهش امسته که پست بعدی بخونین و حتما نظرخو ذکر بکنین برام مهمن...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد