زنان-فرهنگی-اجتماعی

با هدف مطرح ساختن نام زنان ایران-استان هرمزگان-شهربندرکنگ ومعرفی فرهنگ-آداب و رسوم مردم بندرکنگ

زنان-فرهنگی-اجتماعی

با هدف مطرح ساختن نام زنان ایران-استان هرمزگان-شهربندرکنگ ومعرفی فرهنگ-آداب و رسوم مردم بندرکنگ

بندرکنگ در سال1344

    امروز در ایمیل گروهی یاهو،یه ایمیلی داشتم که حاوی عکس های ایران در قبل از انقلاب بود که در میان اونا یک عکس نظرم رو جلب کرد و فکر کردم برای بازدیدکنندگان این وبلاگ هم جالب باشه.

بندرکنگ در سال1344



راستی روی بعضی عکس ها آدرس سایت موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی بود که با کلیک روی اون می تونید کلی عکسای تاریخی ببینید. 

منکه از اهالی کسی رو نشناختم ! سن شما اقتضاء میکنه ؟ خوشحال میشیم اگه بدونیم.


نظرات 21 + ارسال نظر
مهدی صابری سه‌شنبه 27 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 08:51 ق.ظ http://lengehkarate.com

سلام خانم قاسمی
ممنون به خاطر آدرس سایت...
موفق باشید...

سلام جناب صابری.
خواهش میکنم،سلامت باشین.

***فاطمه*** سه‌شنبه 27 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 01:42 ب.ظ http://fatemeh@yahoo.com

سلام.احوال شما؟
راستش ماهااون موقع نبودیم و چهره هیچ کدوم هم برامون آشنا نیست!
اما این عکس رو با اجازه تون نشون بابا و مامانم دادم اونا هم نشناختن...
منم خیلی دوست دارم بدونم که اینا چه کسی هستن!
اگه کسی شناخت به ماهم معرفی کنه.. ممنون



سلام فاطمه جان...منم با شما موافقم.

فریدون سه‌شنبه 27 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 04:37 ب.ظ


2_ شکل گیری جامعه مدنی و دولت
انسانها در بدو پیدایش، زندگی گروهی داشتند و از هر گونه قید و بند رها بودند. آنها مانند جانوران وحشی زندگی می کردند. برای تهیه خوراک دسته جمعی تلاش می کردند و موافق میل خود برای تولید مثل می کوشیدند، قانونی وجود نداشت که به آن پایبند باشند و از هیچ قدرتی پیروی نمی کردند. این نوع زندگی ، از یک سو ، طبیعت بامیوه ها، دانه های خوراکی ، رودها و غارهای خود به انسان غذا ، آب و جان پناه داده بود . در چنین جامعه ای اثری از فریبکاری ، و جاه طلبی دیده نمی شد مالکیت خصوصی پدید نیامده بود تا آزمندی انسان نمایان شود. اما از سوی دیگر نیازهای انسان از نیازهای جانداران دیگر ، بیشتر بود . انسان نمی توانست مانند حیوانها با طبیعت سازگاری داشته باشد و نمی توانست در برابر خطراتی که او را تهدید می کرد خود و کودکانش را حفظ کند. برای رفع این مشکل بود که انسانها در گروههای بزرگتر گِرد آمدند و کسی که می توانست تا حدودی آسودگی ایشان را تامین کند به رهبری برگزینند. جامعه مدنی با تمام ویژگیهای انسانیش ، از این جا بود که شکل گرفت .
با پیدایش مالکیت خصوصی ، رقابتها شروع شد . هنگامی که مالِ من و مالِ تو به ذهن مردم راه یافت ، و آنها که قویتر بودند در داخل برسرِ مالکیت اشیاء، و اقوام مجاور برسر مرزها با هم به نزاع پرداختند، لازم آمد که کسی اکثریت مردم که تهیدست بودند را از تجاوز توانگران داخلی ، و همه قوم را از تجاوز همسایگانِ مرزی حفظ کند. لذا مردم کسی را که شجاعت و عدالت او مورد قبول همه بود، به عنوان فرمانروا برگزیدند ، به این ترتیب فرمانروایان در آغاز برای دادگری در داخل و رهبری سلحشوران در خارج انتخاب شدند . سالیان دراز سپری شد ، رفته رفته برای یافتن عدالت در داخل و اداره جنگ خارجی حکومت به وجود آمد. و جامعه مبدل به جامعه سیاسی یا همان دولت شد .
فرمانروا چون می بایست دارای و یژگیهای خاص برای رهبری می بود که در آنزمان چنین آدمهایی تعدادشان بسیار کم بود ، وقتی او را می یافتند عامه او را مبعوث خدا می دانستند که بوسیله مردم برای نفع عمومی انتخاب شده. این نفع عمومی اساساً برای تأمین دو امر بود، اجرای عدالت بین افراد در داخل و ایجاد امنیت در مقابل دشمنان خارجی. با همه اینها مطالعه زندگی پیشینگان نشان می دهد که مردم با تأسیس دولت ، از قدرت خود چشم نپوشیدند و حق حاکمیت جامعه از آنِ مردم باقی ماند، آزادیهای فردی و احکام عدالتخواهانه که ما امروز تحت نام منشور کورش می بینیم و یا در تاریخ کهن سرنوشت کشورهای دیگر مطالعه می کنیم به دلیل همین تقسیم قدرت بین فرمانروا و مردم بوده است .
تا فرصتی دیگر ...

خلفان چهارشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 10:37 ق.ظ http://www.khalfan.ir

سلام .خسته نباشید.
یک سوال داشتم: این عکس مربوط به بندرکنگ است یا نه؟
و اما در مورد این جمله ی نظر آقای فریدون: «...فرمانروا چون می بایست دارای و یژگیهای خاص برای رهبری می بود که در آنزمان چنین آدمهایی تعدادشان بسیار کم بود ، وقتی او را می یافتند عامه او را مبعوث خدا می دانستند که بوسیله مردم برای نفع عمومی انتخاب شده...»: خیلی اوقات به خاطر زیاده روی های عامه مردم در احترام به فرمانروایان، فرمانروایانی به دروغ خود را مبعوث خدا یا حتی خود خدا دانسته اند . اگر منظور این باشد صحیح است. اما باید اضافه کنیم که پیامبران واقعی که از جانب خدا برگزیده شده اند فرمانروا نبوده اند و حتی خدا هم حق انتخاب فرمانروای جامعه را از مردم نگرفته است و حق خود ندانسته است، و هرجا مردم به این نتیجه رسیدند که پیامبر شایسته است فرمانروایشان باشد پیامبر خدا فرمانروا شده است. تعداد بسیار اندکی از پیامبران خدا هستند که مردم رهبری جامعه را به آنها سپردند ، محمد(ص) پنجاه و سه سال از زندگیش -که سیزده سال آن هم مبعوث از جانب خدا بودند- رهبر جامعه نبودند چون عموم مردم اورا قبول نداشتند، پس رهبریت جامعه با انتخاب مردم است و آنکه مردم اورا انتخاب کردند پیشوای مردم است نه آنکه به پیامبری برگزیده شد.همچنین هدف از برگزیده شدن پیامبران به فرمانروایی رسیدن آنها و رهبریت سیاسی جامعه نیست بلکه هدف نشان دادن راه درست عبادت خدا به مردم است چنانکه در آیات بسیاری در قرآن کریم آمده است.

علیکم السلام...سلامت باشین.
بله نوشته بود یکی از بنادر جنوبی(بندرکنگ1344).
با تدبر در آیات قرآن به بعثت پیامبران عظیم الشان از جانب خداوند یکتا می توان یقین پیدا کرد.

الهه جمعه 30 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 11:05 ق.ظ

سلام فریده منم خیلی خوشحال شدم

سلام الهه جان
خوشحالم که حداقل از طریق وبلاگ تونستم شماره تماس تون گیر بیارم ...

فریدون جمعه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 02:44 ب.ظ

با سلام

3_ سیر فرهنگ در ایران زمین
به جرئت میتوان گفت که راه با شکوه ولی دشوار معنوی فرهنگ در تاریخ کشور ما با چالشهای بسیار همراه بوده ، ستم و خونریزی حکمرانان ، هجومهای ویرانگر همسایگان ، تلخکامیها و ناروائیهای دُکم اندیشان (متحجرین) ، متفکران تاریخساز ما را بادشواریها و جان سختیهای زیادی روبرو کرده اند . این چالش فرهنگی هم در اشعار فردوسی ، حافظ ، خیام ، زاکانی و ... و دیگر سخنوران و هم در افکار اندیشمندانی چون محمد غزالی ، ابن سینا ، ملا صدرا ، و .... بخوبی میتوان دید . عارفان در میان نیروی مادی " نور " و نیروی معنوی "عشق" پیوندی ایجاد کردند و خود را بخشی از نور خداوند دیدند .
در خرابات مغان نور خدا می بینم این عجب بین که چه نوری زکجا می بینم
جلوه بر من مفروش ای ملک الحاج که تو خانه می بینی و من خانه خدا می بینم
واقعیت این است که همه چیز در جهان از جاندار گرفته تا بیجان از یک گوهر واحد ند ، و آدم پیوند عشق است که متاسفانه جور ، تعصّب ، خرافه پرستی و نادانی رشته های پیوندش را از هم گسسته .
فرمانروایان مدعی اسلام خواهی چون سلطان محمود غزنوی تحت لوای دفاع از کیان اسلام ،به اتهام واهی قرمطی و رافضی بودن مردم را
می چابید ، ابن اثیر در الکامل نقل می کند که زمانی محمود خبر یافت مردی از نیشابور مال فراوان دارد ، احضارش کرد و گفت : " مرا خبر دادند که تو قرمطئی " آن مرد به فراست در یافت ، گفت : " قرمطی نیستم ولی مال فراوان دارم هرچه میخواهی برگیر و این تهمت از من بردار " و همین سلطان است که برای دیدنش " سالها بر در دل همچو ایاذی باید تا میسّر شود خدمت سلطان محمود "
اگر به حرم این جبّاران سَرَک بکشیم و داستان ترکان خاتونها ، دلشاد خاتونها ، آزرمیدخت ها و ... که نه تنها شاهی بلکه کشوری ، ملتی و خلقی را بازیچه هوس خود ساخته بودند بخوانیم چهره دیگری از زندگانی سلاطین در چشم ما مجسّم خواهد شد . ( بحث ما سلاطین آیران است و گرنه در مورد جنایاتی که عثمانیان ترک تحت لوای اسلام انجام داده اند خود دفتری است فاجعه آمیز و حکایتی است دیگر ، نیکوس کازانتزاکیس در دو کتاب " مسیح باز مصلوب و زندگی یا مرگ " گوشه هایی از جنایات آنها بیان می کند ) .
محمد غزالی که از این دولتیان که هر روز به رنگی وننگی مردم را می فریفتند به ستوه آمده در کیمیای سعادت می نویسد : " مگس بر نجاست آدمی نکوتر که عالِم بر درگاه سلاطین " .
خواجه عبدالله انصاری درمناجات خود زیبا می گوید " بیزارم از آن طاعت که مرا به عجب آرد ، بنده آن معصیتم که مرا به عذر آورد " و در جای دیگر خطاب به ریاکاران و چابلوسان می گوید : " لقمه خوری پر جایی ، طاعت کنی ریائی ، صحبت رانی هوائی ، زهی مرد سودائی " .
غزالی درمقابل اسلام شناسان درباری که سماع و موسیقی را به خاطر شادیبخش بودنشان حرام می دانستند ، در کیمیای سعادت می نویسد : " روانباشد که سماع حرام باشد بدان سبب که خوش است ، که خوشیها حرام نیست و آنچه از خوشیها حرام است ، نه از آن حرام است که خوش است بلکه از آن حرام است که در وی ضرری است و یا فسادی . چه آواز مرغان خوش است و حرام نیست "
در همان ایام بعضیها سعی کردند با نزدیکی به مرکز قدرت تلاش نمایند تا گرهی از کار خلق بگشایند ، اما همه سرنوشتی اسفبار پیدا کردند . عبید زاکانی در اخلاق الاشراف می نویسد : " ابوسعید بیچاره را چون دغدغۀ عدالت در خاطر افتاد خود را به شعار عدل موسوم گردانید ، در اندک مدتی دولتش سپری شد " و طنز آمیز میگوید : " تا توانید سخن حق مگوئید تا بر دلهای مردم گران نشوید ... در راستی و وفاداری مبالغه نکنید تا به قولنج مبتلا نگردید .. " .
هرچند جفای جبّاران ، تنگ نظری متحجّرین و خصومت ورزی عامۀ نا آگاه اندیشمندان را بستوه آورده بود ولی خیلیها باور داشتند که از میان تاریکیها روشنیها ، از نا امیدیها امیدها ، در شکستها پایداریها و شبهای ظلمانی را امید روزهای نورانی است ،
خواجه عبدالله انصاری می گوید : "دیده از ظلمت هر چند در جفاست ، امید روشنی خورشیدش از جفاست "
و مولوی اشاره دارد که : "کوی نومیدی مرو امیدهاست سوی تاریکی مشو ، خورشیدهاست "
و به گفنه حافظ " چون دور جهان یکسره بر منهج عدل است خوش باش که ظالم نبرد راه به منزل
در ایّامی که ستایش قدرت و نزدیکی بدان برای زر اندوزی تا آنجا پیش رفته بود که گفته می شد " مَذهب الذّهب " (دین زرپرستی است) راد مردانی بودند که می گفتند : "الدّرهم مزیل الهمّ" (درهم آورنده اندوه است) حافظ میگوید :
گرچه گردالود فقرم ، شرم باد از همتّم گر به آب چشمۀ خورشید دامن تر کنم
بگذریم اینها دفتر خاطراتی بود از گذشتگان که غباری گردالود بر آن نشسته و چهره تابناک شعر و ادب ما را رنگی خاکستری همراه با کهنگی پوشانده است در کمتر از بک قرن اخیر جهان ما آنچنان در عرصۀ فرهنگ کلاسیک پیشرفته ، که ناگزیر باید با استفاده از خطوط نورانی چون عشق و امید ، یگانگی گوهر عالم ، نفرت از تعصب و عصیانگری ، ارج گذاری رادمردی و دوری از ستم با اعتلای آن این رشته نورانی به مقامی ارجمند تر رسانیده و با ارتقاء غنای فرهنگی ما به حقیقت ، فضیلت و عدالت جایگاهش را تحکیم بخشیم .

تا فرصتی دیگر .....

***فاطمه*** یکشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 01:40 ق.ظ http://fatemeh@yahoo.com

سلام
خوب هستین؟

سلام ... خداروشکر ...

لاری دوشنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 07:11 ق.ظ

سلام

ای روزگاروم. . . ننه.

سلام ... بادعا به درگاه خدا همه عاقبت بخیر شیم ان شاءالله ...

ر اشدانصاری دوشنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 12:24 ب.ظ http://www.khaloorashed.com

سلام
خسته نباشید...

سلام ... حضور شما در این وبلاگ سعادت بسیار بزرگی است برای وبلاگ دخت کنگ ... خداقوت.

فرحانه سه‌شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 02:11 ق.ظ

سلام منم با فریدون موافقم

سلام .. خوش آمدید.

دانشجویان بندر خمیر شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 02:30 ق.ظ http://khamirdaneshjoo.blogfa.com/

سلام و خسنه نباشید

با سپاس از مدیریت محترم وبلاگ دخت کنگ. ما در بحث اینکه هدف و منظور ارسال کننده این عکس چه بوده نمی شویم، ولی خوب از یک جنبه فکر می کنیم که انتشار همچون عکسی مفید و جالب است، به این خاطر که ممکن است سوژه و بهانه ای باشد تا والدینی که اطلاعات و تجاربی از نظام سیاسی گذشته میهن مان دارند، این شناخت و آگاهی را در اختیار فرزندان خود قرار دهند و از این رهگذر به دانش و فهم مسایل سیاسی جامعه افزوده شود.

با عرض سلام و خداقوت
حقیقتش هدف از انتشار این عکس جز جالب بودن این نکته که مردم شهرمان در سال1344 چه پوششی داشته اند و کنجکاوی در این زمینه که اینها چه کسانی می توانند باشند،قصد دیگری نبوده است.

زعفرون شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 11:22 ق.ظ http://zaferoon.blogfa.com

مانند ابر باش و ببار بی آنکه بدانی کاسه های خالی از إن کیست. ..
معلم عزیز و دلسوز روزت مبارک.

سلام بر دانش آموز همیشه ساعی ام
خوشحالم که گام های بلند علمی رو یکی پس از دیگری با همت بسیار برمیداری...مرسی که به یاد من هم بوده ای ...

بابا شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 12:58 ب.ظ

با سلام و خسته نباشید ، در ادامه نظر فریدون لازم است این نکته ظریف نیز یاد آوری نمایم .
در تجمع انسانی و جامعه مدنی ؛ اصلی که اصلی ترین نیاز های بشر از آغازین تا به امروزکه برای تنازع بقای خود با او دست وپنجه نرم نموده دو نکته بیش از همه مورد توجه میباشد . از 1- اقتصاد . 2- ارضای حس شهوانی و نیاز های جنسی را میتوان نام برد . و بر این اساس از بدو پیدایش تا به امروزهمواره بشر با یکدیگر در جنگ و ستیز بوده اند و در این میان بیشترین لطمه و صدمه به جنس زن وارد شده که از این رهگذر تاوان زیادی را متحمل شده اند بحدی که در متون مذهبی و اخلاقی و فلسفی ازاین موضوع نیزچه بسا فراوان و به خوبی یاد شده و پیشوایان مذهبی سعی نموده اند که این حق از دسته رفته طایفه نسوان گوشزد نموده و تاکید بر حرمت نگه داشتن حقوق و مساوات بین این دو جنس از سوی الله سفارش داده اند اما با در نظر گرفتن وضع اسفبار زنان در بیشتر جوامع بشری امروزی هنوز هم نا برابری و عدم مساوات فراوانی بین زن و مرد به چشم میخورد . ومتأسفانه خلقت آنان نیز طوری رقم خورده که این وضعیت را نابسامانتر مینمایاند . از دختر خوبم تقاضا دارم پستهایی را در این خصوص به نمایش گذارد تا به وسیله آن ؛ دوستان فرهیخته و مهربان مورد بحث و تبادل نظر قرار دهند . از آقا فریدون و خلفان نیز انتظار فراوانی دراین باب میرود . و در جوابیه فریدون و خلفان بایستی اظهار کنم آیا سفارش به عدل ؛ از سوی انبیا و پیام آوران الهی و آنهایی که خودرا خدای مردم مینامیدند امثال فراعنه ؛ کارآمد بوده و آیا بشر از بدو پیدایش تا کنون دارای جامعه خالی از ظلم و ستم نبوده ؟ و توانسته به جامعه ی مساوات و مورد نظر انبیا ی الهی دست یابد ؟ و آیا جامعه کنونی بشری نیز که در هر رشته ای پیشرفت نموده توانسته این مسئله ی بین خود را حل نماید ؟ و آیا در قانون مدنی و اجتماعی بشری توانسته ایم حقوق زنان را محفوظ کنیم ؟ و به آنان کرامت ببخشیم ؟
وباشد تا هنگامی دیگر

باسلام
اعتراف میکنم تسلط زیادی در زمینه بحث های اینچنینی ندارم ... باسپاس از حسن توجه و پیگیری شما ...

عنایت خدایی شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 02:04 ب.ظ http://http://bandarkcharak.blogfa.com/

لطفا وبلاگ بندرچارک شهرمون را لینک کنید

فریده قاسمی شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 06:26 ب.ظ http://dokhtekong.blogsky.com

سلام به همه
"زعفرون از تاثیر کانال های ماهواره ای نوشته
با نگاهی به جامعه بندرکنگ"
لینکش رو سمت چپ وبلاگ گذاشتم ....

***فاطمه*** شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 08:53 ب.ظ http://fatemeh@yahoo.com

سلام خانوم قاسمی.خوبین؟
روزتون مبارک ببخشید که با تاخیراومدم و ...

"روز معلم مبارک"







سلام فاطمه جان ممنون از لطفت ... موید باشی دانش آموز خوبم ...

فریدون شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 10:14 ب.ظ


4_ مسیری که انسان درنوردیده

این شعر معروف سعدی ، شاعر به نام ایرانی سال ها است که بر سَردَرِ بزرگترین نهاد بین المللی بشر نقش بسته و انسانها را به کمک و یاری همدیگر دعوت می کند .
بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
بشر متمدن همیشه به ایجاد صلح و امنیت علاقه وافری داشت و آنچه باعث گذار انسان از خوی حیوانی به مدنیّت شد، شاید همین علاقه انسان به زندگی توام با صلح و آرامش بود.
در زندگی قبیله ای بیشتر نزاعها منجر به درگیریهای فبزیکی فردی می شد و با دخالت خانواده ها به جنگی محدود ولی خونین تبدیل می گردید در گذر زمان ، مرگبار بودن اینگونه نزاعهای بی سرانجام و برهم زننده آسایش و آرامش ، مردم را بر آن داشت تا با قبول لزوم همزیستی مسالمت آمیز اولا خانواده های نزدیک بهم متحد شده و دوما از میان خود فردی به عنوان ریش سفید جهت حکمیت در نزاعهای درون قبیله انتخاب کرده و داوری او را بپذیرند .
این روش به ایجاد نظم و امنیت در بین اعضای قبیله منجر شد و نهایتا از دل سیستم کدخدامنشی دولتهای اولیه شکل گرفتتند .
با اتحاد اقوام کوچک و افزایش قلمروها، حاکمان ناچار به وسیع کردن تشکیلات لازم برای کنترل امنیت مردم و مرزهای خویش در مقابل قلمرو رفبا شدند که این روند منجر به پیدایش امپراتوری ها شد.
جنگ های قبل از دوران مدرن و پیش از رنسانس اروپا معمولا ناشی از اختلافات شخصی و خانوادگی بین امپراتوری ها و دست اندازی به سرزمینهای یکدیگر و جنگ هایی بر سرعشق به یک زن و مسائل واهی دیگر بود. بعدها با پیدایش ادیان و مذاهب مختلف جنگ بر سر گسترش سرزمین و اختلاف مذهبی بیشتر گردید که نمونه های تاریخی آن بسیارند .
بعد از جنگ صلیبی که میان اسلام و مسیحیت اتفاق افتاد در اوایل قرن هفدهم جنگ های مذهبی سی ساله ای در اروپا میان کاتولیک ها و پروتستان ها که از کلیسای کاتولیک جدا شده بودند در گرفت ، که با انعقاد عهدنامه صلح "وستفالی" درکشور آلمان کنونی در اواسط قرن هفدهم میان پادشاهان اروپایی چرخشی بزرگ برای رهایی انسان از اینگونه ستیزها آغاز گردید .. پس از آغاز دوران رنسانس در اروپا و پایان درگیریهای پادشاهان بر سر قلمروها، لزوم گسترش تجارت نظریه های جدید برای حکومت داری و زندگی انسانی رایج گردید ،
با وقوع انقلاب کبیر فرانسه و پیدایش مفاهیمی چون آزادی ، برابری و برادری ، دوران مدرنیسم آغاز شد. و این زوال دوران فئودالیسم و سر آغاز دوران سرمایه داری که پایه های خود از مدتها قبل و از دل نظام فئودالی تحکیم بحشیده بود گردید .در دوران مدرن ، سعادت فرد به عنوان یک اصل کم کم جای خود را در علم حکومت داری تثبیت کرد و پیشرفت صنعت و تجارت به حاکمان نشان داد که منابع قدرت جدیدی به وجود آمده که از طریق آن می توان هم منابع مالی حکومت را تامین کرد و هم رفاه اجتماعی مردمان را فراهم ساخت و آن قدرت اقتصادی بود که به پیدایش طبقه شهرنشین (تجار و صنعتگر ) منجر شد که برای فعالیت های اقتصادی خود خواستار امنیت و صلح و رفع تهدیدات از سرمایه خویش بودند.
پیدایش دولت های متکی به آرای مردم در دوران مدرن و تثبیت نقش مردم در حکومت و لزوم توجه به افکار عمومی باعث شد که دولتهای دموکراتیک سعی کنند با هم نجنگند ( شاید خیلیها دنیای سرمایه داری امروزی که به آن امپریالیستی می گوییم با بدو شکل گیری نظام سرمایه داری یکی به پندارند که این اشتباه می باشد ) این بار صورت جنگ ها به ماهیت دولت ها مربوط می شد. و جنگ ها بیشتر بین کشورهایی که دولت دیکتاتور گرا سر کار بود در می گرفت و بعضی وقتها از جدال بین دو کشور به جدال چندین کشور با کشوری دیگر در سطح منطقه یی یا بین کشورهای مختلف از غرب و شرق عالم در سطح جهانی تغییر ماهیت داد. ،
جنگ جهانی اول و دوم سرآغاز شکل گیری نظام امپریالیستی و اشغال کشورهایی که دارای منابع غنی زیر زمینی بودند بود .

تا فرصتی دیگر ....

فریدون یکشنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 06:15 ق.ظ

درود بر شما
باتشکر از جناب خلفان برای توضیح بجا در مورد نوشته قبل و همینطور خانم فرحانه و بابا

روابط عمومی هیئت کاراته لنگه یکشنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 08:22 ق.ظ http://lengehkarate.com

سلام خانم قاسمی

روز معلم رو به شما معلم اندیشمند و دلسوز مبارک باد....

سلام جناب صابری
برادر گرامی از لطف شما متشکرم ...

فاطمه امیدوار یکشنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 04:09 ب.ظ

سلام به مدیروحترم وبلاگ دخت کنگ.امیدوارم همیشه موفق وموید باشید .خسته نباشید به خانم قاسمی ومعلم مهربون بنده.که شایدم الان ماروفراموش کردن.مرسی بابت مطالب زیبا .

سلام فاطمه خانوم
فامیل شما بین دانش آموزان تک بود و پراز امید
آرزو می کنم قلبت مالامال از امید به آینده ای بهتر از هرروزت باشد،متشکرم ...

ff شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:14 ق.ظ

شهبانو هم واسه خودش دافی بوده ها

داف یعنی چه ؟!!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد