زنان-فرهنگی-اجتماعی

با هدف مطرح ساختن نام زنان ایران-استان هرمزگان-شهربندرکنگ ومعرفی فرهنگ-آداب و رسوم مردم بندرکنگ

زنان-فرهنگی-اجتماعی

با هدف مطرح ساختن نام زنان ایران-استان هرمزگان-شهربندرکنگ ومعرفی فرهنگ-آداب و رسوم مردم بندرکنگ

حق فانتزی !

زیاد تو خط موسیقی نیستم و ذوق وهنرشو ندارم،بالطبع خواننده ها رو هم کمتر می شناسم.اسم آقای اسحاق احمدی رو از وبلاگ سیاورشن شنیده بودم و میدونستم بعدازفوت مرحوم عبدالهی یه شعربراش خوندن و یه وبلاگ داشتن.خلاصه توی جشنواره غذاهای دریایی کیش متوجه حضور ایشون و همکارانشون شدم و چیزیکه تمام توجهم رو به خودش جلب کرد گروه دونفره کرآل خانما بود.درعین حالیکه خوشحال بودم،برام عجیب هم بود ! اونقدماواونا مشغول بودیم که حتی این بیچاره ها توی ثبت نام غذاها هم مشارکت داشتن ! .....

فکرشم نمی کردم بتونم یه مصاحبه ای باهاشون داشته باشم تااینکه درکشتی متوجه حضورشون شدم وباید غنیمت می شمردم.

یکی از اون خانوما،خانم صدیقه فهیمی بود.(آره حدس تون درسته خواهر خانوم مرحوم عبدالهی.ولی پرت بودن منو باشین که اواسط مصاحبه متوجه شدم !!! )

صدیقه (صدای ایشون رو در آلبوم جناب احمدی اکثر شماها شنیدین بااین لینک بازم بشنوین) گفت که کارشو از مدرسه شروع کرده،اون زمانی که در همه مقاطع تحصیلی رتبه های برتر رو توی مسابقات صوت و لحن قرآن کریم کسب می کرده و عضوثابت گروه سرود و تواشیح مدرسه بوده.عضویت توی یه گروه کرال رویاش بوده.جالبترین قسمت حرفاش:توی محله سورو زندگی می کنم و پدرم امام جمعه است.سعی کردم عوض دوباره پرسیدن،از دریا زده نشدنم ! اطمینان پیدا کنم ولی ادامه حرفاش سلامتی مو تائید می کرد.وجهه مذهبی پدرم مانعی برای ادامه هنر من نشده بلکه ایشون همیشه اعتقاد دارن که یک زن،ضمن حفظ حریم و عفافش می تونه خیلی از فعالیتا رو دنبال کنه.مرحوم عبدالهی و خواهرم فاطمه(خانوم ایشون) مشوق و پشت خوبی برای شروع و ادامه این فعالیت هنری من بوده اند.

خانم سمیرا نقش بندی عضودیگراین گروه بود.از مهدکودک و 4سالگی فعالیتشو شروع کرده،6سالگی گوشی(بدون نت) قادر به نواختن کی برد بوده.7سال کی برد آموزش دیده و تمرین کرده و 6ماه گیتار.سازای دهل و کسر هم بلده بنوازه....این هنر نزد فامیلای پدریش زیاد پسندیده نیست و پدرشون یه جورایی مخالف ادامه راهش بودن تا اینکه اولین تجربه اجراشوهمراه با گروهی از دخترا در جشن سیب و گلاب( تولد حضرت معصومه(س) ) می بینه و حالا خداروشکر...

فاطمه فهیمی عضو گروه کرآل نبودن ولی برای ادامه راه همسرشون( هنرمند فقید هرمزگانی که بقول غیرهرمزگانیا،موسیقی و لهجه بندری رو به ایران معرفی کرد) همواره گروه و کنسرتای جناب اسحق احمدی رو همراهی می کنن.علاوه بر اون سعی زیادی دارن تا هنر خواهرشون تقویت شده و استمرار داشته باشه.از آقایون احمدی و عمران طاهری(که من نمشناسم) گفتن و از اینکه اون مرحوم چقدر برای پیشرفت حرفه ای این دو هنرمند تلاش داشتنن .ازقرارانتشارآلبوم هفت کار معنوی جناب عبدالهی گفتن(هفت رام،حکم طاعت،گنوغ،شاهد،محمدجان،صبح درپی خدا،سبوح القدوس)که برادر ایشون تهیه کنندگی شو بعهده دارن.(اعتراف می کنم که احتمال اینکه اطلاعات غلط بدم زیاده ! ولی دلم نیومد حرفای جدی ایشون رو ....)

واما زمینه ساز حضور رسمی بانوان در موسیقی هرمزگان: جناب اسحاق احمدی گفتن:

بانوان هرمزگانی مث تموم مادرا نغمه های لالایی شون بکر و سرزنده ترین نغمه هاست...مسولیت سرپرستی گروه کرال خانوما بخاطر حساسیتی که در جامعه وجود داره خیلی زیاده(تا وقتی این خانوما به خونه و خونوادشون برسن من 7-8 کیلو وزن کم کردم)،علاوه بر اون روحیه خود خانوما هم حساس تر و شکننده تره.بدترین ضربه ممکن رو اونا زمانی خوردن که با وجود ماهها تمرین،هماهنگی و اخذ مجوز لازم،لحظات اولیه شروع اجرا مجبور شدیم به اونا اعلام کنیم که شما اجازه ندارین بخونین.درصورتیکه گروه کرآل خانوما در پایتخت و جامعه موسیقی ایران براحتی فعالیت می کنن{گروه آریاو....} ولی نمی دونم اون مخالفتای اولیه برای چی بود؟شاید زمان می خواست و صبرما، تا به موقعیتی برسیم که آزادانه و بی دغدغه شاهد حضورواجرای اونا باشیم(مثل دیشب در کنسرت کیش)....

در جای جای مناطق سنتی کشورما این استعدادها و بدنبال آن سرکوب شدن های این هنرها ازسوی خانواه و جامعه  کم نیستن.درسته که بانوان منطقه ما از ابتدایی ترین حقوق شون محرومن بطوریکه این حق یه حق فانتزی ! محسوب میشه ولی باز هم حق یه خانوم هرمزگانیه که مث یه خانوم تهرانی( مادامیکه خونوادش اجازه میده) به عضویت گروه کرآل دربیاد و بطور رسمی اجرا داشته باشه ....

باتشکر از دوست مجازیم زعفرون بخاطر آپلود کردن آهنگ مربوطه.

یه حرکت خوب علمی در بندرکنگ

۱۵اردیبهشت همایش فناوری اطلاعات در دبیرستان حضرت معصوهم(س) بندرکنگ برگزارشد.............واما نکاتی چند:

*از مدیریت آ.پ(جناب کرمشاهپور) وکارشناس فناوری(جناب فرهمند ) بخاطر این حرکت باید تشکرکرد.

*حضورمسولین شهرستان و روسای دانشگاهها خیلی پررنگ بود.

*رئیس مخابرات بهتر از این می تونست صحبت کنه و به ارائه آماروارقام اکتفا نکنه.

*رئیس اداره آ.پ و کارشناس فناوری باید بپذیرن که صرف راه اندازی ۱۵ مرکز(کارگاه) فناوری گام مثبتی محسوب نمی شه.برنامه ریزی برای استفاده از این اماکن مهمتر و ضروری تره.

*کارشناس فناوری سازمان(جناب عمرانی)نوبت سخنرانی شون رو به کارشناس شهرستان دادن که من(بعنوان یکی از مدعوین)ازشون گله دارم.

*خانم گراشی مدیریت دبیرستان خیلی زحمت کشیده بودن و سطح همایش به نسبت یک مدرسه و امکاناتش خیلی خوب بود.خصوصا راه اندازی کمیته فناوری....

*اعضاء کمیته فناوری(خصوصا دانش آموزان رویادرخور و حنیفه عالی حسینی)مایه افتخاربودن.

*بهتر از همایش،کارگاه فناوری(بصورت نمایشگاه) بود.جناب عقیل هوشمند،خانم میترامحسنی زاده ،خانم بلبلی وخانم کاترین احمدپوربرای این نمایشگاه خیلی زحمت کشیده بودن.

*هرکدوم از کامپیوترها به مبحثی اختصاص داده بودن(۱۵-۲۰کامپیوتری موجودبود !) :   اینترنت وخانواده-اینترنت و کتابخانه-اینترنت و آموزش-اینترنت و دانشگاه-مضرات اینترنت-سایت های دانش اموزی و....کنار هر کامپیوتر،بروشورهایی که محتوی مطالبی درآن باب و معرفی سایت های مربوطه بود،قرار داده بودن.

*تولید محتوی الکترونیکی از کارهای ارزشمندی بود که دانش اموزان و همکاران فرهنگی مشغول درآن مدرسه با تسلط کافی در این امر مهارت داشتن.

*سی دی جالبی بود شامل قسمت های:فیلم-تصاویر-لغت ها و ضرب المثل های مردم کنگ//که البته اگه با این تیم کوچک و گمنام سایر هنرمندا همکاری کنن پکیج قوی خواهد شد برای معرفی بندرکنگ : قصد دارم با شهردار محترم مون صحبت کنم و این سی دی و کمیته مربوطه رو خدمت شون معرفی کنم تا تابستون امسال خانومای کنگ با دقت،ظرافت و هنری که دارن روی اون کار کنن و برای نوروز ۸۸درکنار بروشور معرفی کنگ،سی دی مربوطه هم داشته باشیم ؛) //

اینم وبلاگ دانش آموزی اون کمیته....

فعالیت های دنیای حقیقی دلیلی برای فعالیت کم در دنیای مجازی !!

زیاد با توجیه نمودن و بهونه آوردن میونه خوبی ندارم ولی توی این پست ظاهرا دارم اینکارو انجام میدم ! توی کامنتای پست قبل هم از دوستان معذرت خواستم بخاطر تایید کردن کامنتاشون با تاخیر و سرنزدن به وبلاگای خوبشون که البته بیشتر خودمن ضرر کردم که خیلی از فرصتای بحث و تبادل نظر رو از دست دادم.خلاصه میخوام بگم این بیست واندی روز خیلی مشغول بودم(بعنوان عضوی از جمعیت بانوان بندرکنگ)برجسته ترین موارد مشغولیتم رو با عکس خدمتتون گزارش میدم ! :



اومدن مشاور محترم استاندار سرکار خانم گودرزی برای بازدید طرح اشتغال زائی ۷ نفراز بانوان سرپرست خانواده خبر خوشی برای ما بود تا با ارتباطی که با ایشون برقرار می کنیم، صدای بانوان کنگ رو بهتر بتونیم به گوش مسولین برسونیم.ولی مهمترین دغدغه ما شکل ظاهری ساختمون قدیمی جمعیت بود که جولانگاهی شده برای موش های ! گنده فاضلابی.مدتی بخاطر در دست تخریب بودن این ساختمون توسط صاحبش(آقای گلبت)،زیاد بهش نرسیده بودیم.ولی الان که هستیم و مهمون ویژه ای هم قرار بود بیاد....خلاصه سه روز تموم افتادیم به جون ساختمون و آخرش تولیدات صنایع دستی رو روی ۱۰میز چیدیم...در نشستی که با ایشون داشتیم از میزان تبحرشون در خیاطی و آشپزی باخبر بودم(درست بر عکس من !‌) و وقتی کار خانوما رو تحسین کرد،فهمیدم حقیقیه....ازابتکار ما بخاطر دوخت آرم مشترک جمعیت بانوان بندر کنگ و مرکز امور زنان و خانواده(ازتهران سفارش دادیم) بر روی هر محصول خیلی خوششون اومده بود.



آقای شهردار به بچه های گروه سرود قول داده بودن بعد از مراسم،یه اردویی براشون ترتیب بدن و این شد که مسولیت خیلی سنگین گروه ۲۴نفری دخترخانومای دبیرستانی برای اعزامشون به قشم بردوش ما سنگینی کرد.عصریه پنج شنبه از پهل با قایق حرکت کردیم و ۲۴ساعت بعد برگشتیم.تواین مدت با خودم می گفتم خوبه که من خواهر کوچکتر از خودم ندارم ! واقعا باید مثل یه گل ازشون مراقبت کرد....به بچه ها خیلی خوش گذشت وجناب داشی جان برای رفاه بچه ها مرتب باخانومشون(عضوهیات مدیره جمعیت بانوان هستن) در تماس بودن که یه وقت چیزی کم و کسرنیاد.شهردارمحترم قشم هم به سفارش ایشون زیاد زحمت کشیدن.


با تماس خانم گودرزی،خانم بهروز فراز کارگردانان صداوسیمای هرمزگان برای تهیه گزارش از فعالیتها و آداب و رسوم بانوان کنگ به ما معرفی شدن.ایشون یه سه شنبه گروهی رو فرستادن...دخترشون خانم جوون،پرانرژی و خوش سروزبون(خانم ایرانخواه) مسول گروه و تهیه کننده بودن.قبلا یه گزارشی از ایشون دیده بودم از خانومای سرپرست خانوداه هنگام(باقایق میرفتن ماهیگیری وکسب درآمد میکردن)



اول از همه گزارشی داشتن از پخت نون محلی تموشی....توی عکس خانم ایرانخواه رو می بینین که ریسک کرد و شروع کردبه....بیچاره دستشون سوخت و بقول خودش نونش تافتون ! از آب دراومد.



بعد رفتیم جمعیت بانوان و از خانومای سرپرست خانواده(طر ح صنایع دستی) و کاراشون گزارش تهیه کردن.



وآخرسر،برای تهیه گزارش از آداب و رسوم ازدواج در کنگ،رفتیم خونه یکی از آشناهای تازه عروس.


توی پرانتز خدمتتون بگم که برای راضی نمودن خانوما برای مصاحبه جلوی دوربین، همه مون بسیج شدیم با خانومایی که تخصص داشتن صحبت کنیم و همه مون جواب نه شنیدیم !!‌ آخرشم سه نفر از بستگان درجه یک خودمون به دادمون رسیدن.


ضمناچهارشنبه(۱۱/۲/۸۷)ساعت۱۰:۴۵شب از شبکه جام جم یک یه قسمتی از این گزارش و پنج شنبه (۱۲/۲/۸۷) ساعت ۷:۱۵ صبح از جام جم ۲ قسمت دیگه ای از گزارش کنگ درکنار سایرگزارشا قراره پخش بشه.