در فرهنگ معین معنی ماه رمضان را اینگونه می خوانیم:(ماه نهم از سال قمری،ماه روزه.)
ولی ما بندری ها و به عبارتی بعضی از ما انسان های مومن نما در فرهنگ خود رمضان را چگونه برای خود و دیگران معنا کرده ایم ؟
کاش بدانیم:
رمضان و روزه روانه ساختن حجم زیادی از غذا در دو وعده افطار و سحری به سوی معده نیست.
روزه و رمضان رصدنمودن سریال های متعدد و متوالی از افطار تا سحر نیست.
روزه و رمضان راندن خواب از چشمان از اذان ظهر تا اذان صبح نیست.
روزه و رمضان رفت و آمد بسیار در مهمانی ها ،باشگاه ها و خیابان گردی ها نیست.
روزه و رمضان روی آوردن به خواندن قرآن بدون درک معنی و عمل به دستورات خدا نیست.
روزه رونویسی مشق هرساله نیست.
کاش هر سال تعداد بیشتری از ما به نحو بهتری بتوانیم روزه و رمضان را اینگونه تعریف کنیم:
رمضان و روزه رعایت اعتدال در خواب،خوراک و تفریح باشد.
رمضان و روزه رد چشم چرانی ها و عشوه گری ها باشد.
رمضان و روزه رشد معنویات و اعمال مومنانه باشد.
روزه رودخانه ای جهت پیوستن به دریای اعمال نیکوکارانه یک مسلمان(انفاق،زکات،اطعام ایتام و...) باشد.
رمضان و روزه رستگاری از طریق تدبر در معنی و تفسیر آیات قرآن باشد.
رمضان و روزه رازونیاز به درگاه حق و نه ریشخندنمودن عزت مسلم باشد.
باید به این یقین رسید که:
رمضان و روزه رکوب بر تندروترین وسیله برای رسیدن به جایگاه حقیقی انسان مومن است و نه رکود در آنچه صفات ظاهری یک انسان مسلمان است.
رمضان و روزه رودرواسی در خوردن و آشامیدن است در محضر مسلمان روزه دار و نه ریاکاری در امساک از خوردن و آشامیدن است.
رمضان و روزه رجو ع به اعمال خوب و بد خود در یک سال گذشته است و نه رغبت به راحت طلبی.
رمضان و روزه رسیدگی به وضع مستمندان و درک احوال آنان است ونه ریخت و پاش هرساله و سفره های رنگین طعام.
رمضان و روزه رسوایی شیطان است و نه رخصت دادن به او در رسوخ به کلام و زبان ما در دورهم نشینی های شبانه.