چند سال اخیر،وقتی نام دفاع مقدس و جنگ تحمیلی را می شنوم یک ذره نیز به خودم شک نمی کنم که اگر موقعیت امروز را داشتم،در آن شرایط جنگی و بحران زده حتما منفعل نمی بودم.از خط مقدم و اسلحه به دست گرفتن حرف نمی زنم،از تلاشم برای بودن حلقه ای از زنجیر دفاع از کشورم و حفظ حیثیت آن می گویم.
وقتی در لابلای خاطرات و نقل قول های جوانان دیروز شهرم،حدیث فرار از سرباز گیری در دوران جنگ را می شنوم به خودم نهیب می زنم که قرار گرفتن در شرایط خاص آن روز و درک نگرانی های مادران،بودن و زندگی کردن در آن لحظات را می طلبد و تو که جبهه و شهادت را تنها در میان سطور کتاب ها و سکانس فیلم ها و بیان راویان فیلم های مستند یافته ای و آنجا نیز تاب نداشته و سرازیر شدن اشک و برآمدن آه و افسردگی چند ساعته نتیجه آن است،نه درمورد جوانان دیروز فرار از خدمت قضاوت کن و نه به احساس امروزی خودت افتخار.
نمی شود آیات قرآن را نادیده گرفت،نباید حیثیت کشور و مردم آن را هیچ انگاشت،مگر می شود ...
تناقضات افکار درونی ام زمانی فروکش نمود که یکی از بستگان بسیار نزدیک بصورت کاملا تصادفی از داوطلب بودنش برای رفتن به خدمت در دوران جنگ گفت.می گفت که از یکسال قبل از فرارسیدن موعد اعزامش برای رفتن اصرا می نموده و این اصرارش دو ماه بعد نتیجه داده است.برایم جالب بود که لباس و ملزومات رفتنش را بانقشه از خانه کش رفته است ! چون خانواده و مادرش برای رفتن او رضایت نمی داده اند.حس خوبی داشتم وقتی می گفت او را به بازداشتگاه چارک برده اند تا به بازداشت شدگانی که جرم شان نرفتن به سربازی بوده است،نشانش دهند و بگویند این پسر را ببینید ده ماه قبل از فرارسیدن وقت رفتنش داوطلب شده است اما شما ...
می گفت که در کشتی های اجنبی بر روی دریاهای خلیج فارس و عمان شاهد فوج فوج مهماتی بوده که کشورهای دیگر برای صدام می فرستاده اند تا قلب همرزمان و نیز زنان و کودکان هم میهنش را نشانه رود.می گفت وقتی عملیات موفقیت آمیزی را از سرگذرانده اند چند روز مرخصی بعنوان تشویقی دریافت نموده است.اما سپری نمودن این ایام همزمان شده است با ماموریت فرمانده و سایر سربازان به عملیات دیگر و شهادت سربازان و اسارت فرمانده اش.
گریزی به خاطراتم زدم که در هنگام سربازی او بی دغدغه دوران تحصیلم را سپری می کردم و تمام غصه ام چندسال بعد از دوران جنگ این بود که دفترها و کتاب هایمان کاهی بودند ! چه زندگی فانتزی ! در مقابل همسن وسالان آبادانی و خرمشهری ام داشته ام.
سلام ممنون ازمطالب زیباتون
لطفا وبلاگمو ببین
تازه ساختمش و واسش کلی هیجان دارم
می خوام به روز که نه به ساعتش کنم
سلام...کدوم وبلاگ ؟!!
فقط سلام
امید خوشوقت وسلامتی بهمه افراد فامیلی عزیزتان
عمی صالح
سلام بر عمی صالح محترم
از لطف شما سپاسگزارم.به خانم محترم تان و دختران فامیل سلام بسیار برسانید.
سلام خانم فریده ی قاسمی یه سوال پرسیدم بهم جوابش رو ندادی.یه دفعه دیگه می پرسم شما ایمیل(ای دی یاهو) دارین اگه دارین بگین چیه می خوام باهاتون چت کنم و از اطلاعاتتون استفاده کنم با تشکر بای
باسلام
آی دی که صاحبش چندروزی یکبار تنها برای دقایقی آن می شود آیا می تواند مورد مصرفی چت کردن داشته باشد ؟! از همه جالب تر اینکه من یاهومسنجر برروی سیستمم ندارم و از ایمیلم تنها در مواقع ضروری ارسال مدارک و اطلاعات اداری استفاده می کنم.من هم از شما متشکرم.
با سلام دوباره خدمت شما خواهر عزیز. پس من چطور می تونم با شما صحبت کنم (خصوصی)
باسلام...شما فرمایش تان را در قسمت نظرات درج بفرماییدواضافه کنید که تایید نشود.من هم اگر چیزی برای گفتن(از لحاظ میزان اطلاعاتی که دارم،چون هرکس همه چیز نداند !)داشه باشم خدمت تان عرض می نمایم.
با سلام..اول از همه باید بگم که وبلاگتون واقعا خوب و پر باره اما من یکم دیر به وبلاگتون سر زدم..یادم میاد وقتی راهنمایی بودم معلم خوب ادبیاتم خانم مقصودی این وبلاگ رو به ما معرفی کردن.... الان من دبیرستانمم تموم شده...اما ازین به بعد زود به زود سر میزنم....
سلام الهام،هم استانی عزیز
خانم مقصودی معلم خوب ادبیات ما هم بودند.جالبه که سه نسل چنین از هم یادکنند.شما لطف دارین.سعی می کنم وبلاگ لیاقت سرزدن های شما و سایر بازدیدکنندگان داشته باشه.موید باشین...
دیشب تی وی کنگ رو نشون میداد یاد شما افتادم جای شما خالی بود
سلام...فکر کنم منظورتون برنامه ورزشی و مربوط به باشگاه البدر است...
سلام دادا
خدا قوت نخسته
بازم مردم خوب کنگ و لنگه که بعد او همه فعالیت روزمره و خستگی خودش تو وب هم اتان و نشون ادن که هنو از پا نکفتن و اتونن همچنان مور بشن.
خیلی جونه خصوصان نظرات وبلاگتون که یه مروری امکه از بازدید کننده ها هم خوشوم هند.
اگه بتونی مطالب با زبون بندری یا همو کنگی و لنگی کلن منظورم گویش استانن بنوسی خیلی خوب ابوت چند صباحین با جمعی از دوستان سعی بر ای مهستن که بتونیم استان با تمام خصوصیاتش به مردم بشناسیم.
سایتون کم نبوت
آپم
یا علی
سلام،فکر نمیکنم شما تونسته باشیدحتی ذره اى ازخاطرات اون زمان به قلم بنویسید
سلام..مطمئنا همینطوره...
سلام وبلاگت خوب بود
انشالله همیشه موفق اشی
سلم.مطلب خیلی زیبایی بود.موفق باشی.
سلام...خوش آمدید.
salam kheili matlab zibayey bood.
سلام...بسیار خوش آمدید.
سلام وبلاگ جالب و مطلوبی دارید در صورت تمایل وبلاگ حقیر را که در زمینه استان هرمزگان گزارش نویسی می کند لینک کنید با احترام
سلام
وبلاگتون خیلی خوب بود
اکثر مطالبشو خوندم
اپ کردی حتما خبرم کن
تا بعد خدا نگهدار
دو ماه بروز نشدن=اعلام انصراف !
حال شما خوب است!
امیدوارم دغدغه های زندگی باعث نیامدنتان بباشد!
یعنی این قانوان برای خودم هم هست؟!!!!
الحمدلله رب العالمین...
سلام
دو ماه بروز نشدن = اعلام انصراف !
سلام
شما هم که نظر mzhs را دارید !
mersii
bia to r2 blog
سلام
با موضوع جدیدی بنام ارزش زن ازدیدگاه اسلام بروز هستم منتظر حضورتان میباشم .
درج رایگان تبلیغات شما
سایت تو میهن این افتخار را دارد که آگهی ها و تبلیغات شما را به صورت رایگان و به تعداد نامحدود (در صورت تکراری نبودن ) در سایت خود قرار دهد
www.2mihan.com
www.2mihan.ir
دوست عزیز اگر مایل به تبادل لینک با ما بودید به صفحه تبادل لینک زیر مراجعه کنید
www.link.2mihan.com
باتبادل لینک با ما لینک شما در 2 سایت به صورت خودکار و رایگان قرار میگیرد. آدرس دو سایت :
www.link.2mihan.com
http://www.2mihan.com/index.php?DPT=IP19
نگاه به جنگ نگاهیست همیشه دردناک و سخت.
با اهدای سلام
با نقد قهوه تلخ به بهانه پایان مجموعه دهم به روز هستم.
با اهدای سلام
به بهانه پایان مجوعه دهم سریال قهوه تلخ با نقدی بر این سریال به روز هستم.
با سلام
نوشته بودی
2 ماه بروز نشدن = اعلام انصراف !
اخرین به روز رسانی 19مهر ماه
امیدوارم شما را همچنان مطلب نویس به بینیم
همیشه سرافراز باشید
سلام بر شما
شما هم که نظر mzhs و پدربزرگ را دارین...
تقریبا دوباره آمده ام...
سلام دادا
صرفا جهت احول پرسی مزاحم شدم.
انشاالله که همواره سالم و شاد باشید.
در پناه حق
باسلام و عرض پوزش بخاطر تاخیر...عذر تقصیر...
دادا فریده بزرگوار سلام.
در آستانه دومین سالگرد پرواز ناگهانی پدر به احترام روح وسیع او و نیز تمرکز بیشتر بر روی تحصیل، استراحت و دوری از هیاهوهای گریبان گیر ، پس از ۵ سال وبلاگ نویسی
بهتر دیدم بروم از این خانه برای همیشه
اما این پایان نیست، آغازیست بر رفتن
خداحافظ وبلاگ نویسی...
خداحافظ روزهای سخت و پر دردسر...
خداحافظ...
و سلام بر روزهای آرام و دوست داشتنی...
بامداد ۲۳ آذرماه ۱۳۸۹
به شما سرخواهم زد همیشه
سلام بر کاکا فرزاد
خداوند روح پدر بزرگوارتان را همواره قرین رحمت نماید...
تمرکز بیشتر بر روی تحصیل، استراحت و دوری از هیاهوها...کاملا ملومس و قابل درک است...
منتظر حضور دوباره شما هستیم...
پرانرژی تر،معتقدتر و بادستی پر...
هرجا هستید درسایه خدای عزوجل و خانواده محترم تان شاد،سلامت و موید باشید.
کجایین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟3ماهه هی میام ولی خبرتازه ای نیست.زودتربیاین دلم برای نوشته هاتون تنگ شده!
سلام ایران جان...
خیلی زیاد مشغول جشنواره و مسابقات معلمین بودم.نتیجه اش فعلا یک رتبه اول استانی در بحث معلم پژوهنده شده.دوست دارم توی یک جشنواره دیگه که کارگروهی من و یکی از همکارا بوده رتبه کسب کنیم،دعا کن چون دعای شما پذیرفته می شود...
سلام-خسته نباشید
مطلبتون جالب بود //باید بگم تازه دفترچه خدمت پست کردم-پدر و مادر منم با خدمت رفتن من موافق نیستن علی الخصوص مادرم که از وقتی شنیده خیلی ناراحته ومنم بابت این ناراحتم..شما فکرشو بکن سربازی رفتن این جوریه دیگه جنگ رفتن چی میشه؟شاید خدمت دوساله سربازی واسه همسالانم سخت یا ناراحت کننده باشه..ولی باید امنیت یه کشور تضمین بشه.. مگه نه!!
به نظر من یه چیزهایی رو ما باید همیشه شکرگزارش باشیم مثل سلامتی و امنیت.
سلام...شما که باعث افتخار کشور و هموطنان تون هستید،حتما موجب سرفراز خانواده خواهید بود.سایه پدر و مادر تان مستدام ...
سلام
وبلاگ پرباری داری خسته نباشی
مرسی از مطالب زیبایت استفاده بردم
انشاالله موفق باشی
اگر مایل به تبادل لینگ بودی خبرم کن
سلام وب شما جالبه خوشحال میشم اگه به ما هم سر بزنین.
با اجازه من شما رو لینک کردم.
سلام...براتون آرزوی سلامتی میکنم .امیدوارم وبلاگتون روز به روز خوشگل تر بشه
سلام محضر خواهر محترم سرکار خانم قاسمی و تشکر از وبلاگ.
خواهر گرامی در بندرکنگ شیرمرد گمنامی است که نظام اسلامی و استان و مردم شریف کنگ باید به او افتخار کنند.
سردار آزاده و جانباز حاج یوسف عزیززاده.از افتخارات دفاع مقدس است.
حتما تا نایی دارد بروید و از خاطراتش استفاده کنید.
موفق باشید
سلام بر شما
از تذکرتان متشکرم...انشالله سایه شان برسرخانواده محترم شان مستدام باد...اجرشان با خدا.
خطاب به بلدا خانوم:
دوشنبه 20 دی 1389 ساعت 12:57 کامنتی گذاشته بودید،اطلاعات بسیار کلی بود.کمی بیشتر توضیح دهید.حداقل رنج سنی فرشته خانم و خواهراش رو بگید...