زنان-فرهنگی-اجتماعی

با هدف مطرح ساختن نام زنان ایران-استان هرمزگان-شهربندرکنگ ومعرفی فرهنگ-آداب و رسوم مردم بندرکنگ

زنان-فرهنگی-اجتماعی

با هدف مطرح ساختن نام زنان ایران-استان هرمزگان-شهربندرکنگ ومعرفی فرهنگ-آداب و رسوم مردم بندرکنگ

خوشگلی زن

زن:من موندم چرا مردا اینقد به خوشگلی زن اهمیت میدن ؟ حتی اگه خودشون زشت ترین و

پیرترین مردای دنیا باشن ؟همین خود تو هربار باهم رفتیم بیرون،بخاطر این موضوع دعوامون

شده .....

مرد:این وجه اشتراک زنا و مردا هستش که دوست دارن زن خوشگل باشه !

زن:با حاضرجوابی سعی نکن،جواب سربالا بدی.

مرد:چرا زنا اینقد براشون مهمه که خوشگل باشن ؟! حتی اگه زشت ترین و پیرترین زنای دنیا

      باشن،دست به دامن ترفندای آرایشگری،گریم و حتی جراحی پلاستیک میشن تا زیبا باشن ؟

      اونا فکر مردا رو به سمت جستجوی زیبایی در زنان می کشونن.

زن:چرا مردا اینقد ازخود متشکر هستن که فکر میکنن زنا بخاطر اونا اینکارا رو میکنن ؟!

مرد:پس بخاطر کی اینکارو می کنن؟

زن:بخاطر خودشون،روحیه شون ....... !

مرد:چرا زنا اینقد اعتماد بنفس شون پائینه که اگه احساس خوشگلی نکن،احساس خوشبختی

نمی کنن ؟!

زن:باور کن همه زنا اینطور نیستن.چرا مردا اینقد بی انصافن و زنا رو تاوقتی میخوان که خوشگل

باشن و سرحال ؟

مرد:باور کن همه مردا اینطور نیستن.

((بچه ها)) یک نفراست،((بچه ها)) یک زن است !

این مرد آنگاه که با آن مرد ارتباط خوبی دارد،

همسر او را با نام بچه ها ! یاد می کند

((بچه ها را با خودت آورده ای ؟!‌ ))

من که دنیای مردان را نمی شناختم

کنجکاو شدم سرک کشیدم و دیدم

((بچه ها)) یک نفراست،((بچه ها)) یک زن است !

نادیده انگاشتن هویت زن،محدود به دوست نبود

او همسر خود را نیز با این نام یاد می کرد

((بچه ها منزل هستند،به بچه هایتان بگویید بیایند داخل))

در دنیای بچگی ام دنبال بچه ها بودم در آن منزل

ولی در آن خانه هم فقط یک زن بود !

 **************************************

این مرد وقتی با آن مرد گلاویز  شد،

همسر او را به باد ناسزا گرفت

خواهر او را لایق فحش دانست

مادر او را هرجایی نامید

....................................

درعجب بودم :

خوبست آن مرد هویت زن را تائید کرد ؟

ویا بد است آنچه را که به زن نسبت داد ؟ 

 لینک این مطلب درسایت میدان زنان                                   لینک این مطلب درسایت دنباله

حق فانتزی !

زیاد تو خط موسیقی نیستم و ذوق وهنرشو ندارم،بالطبع خواننده ها رو هم کمتر می شناسم.اسم آقای اسحاق احمدی رو از وبلاگ سیاورشن شنیده بودم و میدونستم بعدازفوت مرحوم عبدالهی یه شعربراش خوندن و یه وبلاگ داشتن.خلاصه توی جشنواره غذاهای دریایی کیش متوجه حضور ایشون و همکارانشون شدم و چیزیکه تمام توجهم رو به خودش جلب کرد گروه دونفره کرآل خانما بود.درعین حالیکه خوشحال بودم،برام عجیب هم بود ! اونقدماواونا مشغول بودیم که حتی این بیچاره ها توی ثبت نام غذاها هم مشارکت داشتن ! .....

فکرشم نمی کردم بتونم یه مصاحبه ای باهاشون داشته باشم تااینکه درکشتی متوجه حضورشون شدم وباید غنیمت می شمردم.

یکی از اون خانوما،خانم صدیقه فهیمی بود.(آره حدس تون درسته خواهر خانوم مرحوم عبدالهی.ولی پرت بودن منو باشین که اواسط مصاحبه متوجه شدم !!! )

صدیقه (صدای ایشون رو در آلبوم جناب احمدی اکثر شماها شنیدین بااین لینک بازم بشنوین) گفت که کارشو از مدرسه شروع کرده،اون زمانی که در همه مقاطع تحصیلی رتبه های برتر رو توی مسابقات صوت و لحن قرآن کریم کسب می کرده و عضوثابت گروه سرود و تواشیح مدرسه بوده.عضویت توی یه گروه کرال رویاش بوده.جالبترین قسمت حرفاش:توی محله سورو زندگی می کنم و پدرم امام جمعه است.سعی کردم عوض دوباره پرسیدن،از دریا زده نشدنم ! اطمینان پیدا کنم ولی ادامه حرفاش سلامتی مو تائید می کرد.وجهه مذهبی پدرم مانعی برای ادامه هنر من نشده بلکه ایشون همیشه اعتقاد دارن که یک زن،ضمن حفظ حریم و عفافش می تونه خیلی از فعالیتا رو دنبال کنه.مرحوم عبدالهی و خواهرم فاطمه(خانوم ایشون) مشوق و پشت خوبی برای شروع و ادامه این فعالیت هنری من بوده اند.

خانم سمیرا نقش بندی عضودیگراین گروه بود.از مهدکودک و 4سالگی فعالیتشو شروع کرده،6سالگی گوشی(بدون نت) قادر به نواختن کی برد بوده.7سال کی برد آموزش دیده و تمرین کرده و 6ماه گیتار.سازای دهل و کسر هم بلده بنوازه....این هنر نزد فامیلای پدریش زیاد پسندیده نیست و پدرشون یه جورایی مخالف ادامه راهش بودن تا اینکه اولین تجربه اجراشوهمراه با گروهی از دخترا در جشن سیب و گلاب( تولد حضرت معصومه(س) ) می بینه و حالا خداروشکر...

فاطمه فهیمی عضو گروه کرآل نبودن ولی برای ادامه راه همسرشون( هنرمند فقید هرمزگانی که بقول غیرهرمزگانیا،موسیقی و لهجه بندری رو به ایران معرفی کرد) همواره گروه و کنسرتای جناب اسحق احمدی رو همراهی می کنن.علاوه بر اون سعی زیادی دارن تا هنر خواهرشون تقویت شده و استمرار داشته باشه.از آقایون احمدی و عمران طاهری(که من نمشناسم) گفتن و از اینکه اون مرحوم چقدر برای پیشرفت حرفه ای این دو هنرمند تلاش داشتنن .ازقرارانتشارآلبوم هفت کار معنوی جناب عبدالهی گفتن(هفت رام،حکم طاعت،گنوغ،شاهد،محمدجان،صبح درپی خدا،سبوح القدوس)که برادر ایشون تهیه کنندگی شو بعهده دارن.(اعتراف می کنم که احتمال اینکه اطلاعات غلط بدم زیاده ! ولی دلم نیومد حرفای جدی ایشون رو ....)

واما زمینه ساز حضور رسمی بانوان در موسیقی هرمزگان: جناب اسحاق احمدی گفتن:

بانوان هرمزگانی مث تموم مادرا نغمه های لالایی شون بکر و سرزنده ترین نغمه هاست...مسولیت سرپرستی گروه کرال خانوما بخاطر حساسیتی که در جامعه وجود داره خیلی زیاده(تا وقتی این خانوما به خونه و خونوادشون برسن من 7-8 کیلو وزن کم کردم)،علاوه بر اون روحیه خود خانوما هم حساس تر و شکننده تره.بدترین ضربه ممکن رو اونا زمانی خوردن که با وجود ماهها تمرین،هماهنگی و اخذ مجوز لازم،لحظات اولیه شروع اجرا مجبور شدیم به اونا اعلام کنیم که شما اجازه ندارین بخونین.درصورتیکه گروه کرآل خانوما در پایتخت و جامعه موسیقی ایران براحتی فعالیت می کنن{گروه آریاو....} ولی نمی دونم اون مخالفتای اولیه برای چی بود؟شاید زمان می خواست و صبرما، تا به موقعیتی برسیم که آزادانه و بی دغدغه شاهد حضورواجرای اونا باشیم(مثل دیشب در کنسرت کیش)....

در جای جای مناطق سنتی کشورما این استعدادها و بدنبال آن سرکوب شدن های این هنرها ازسوی خانواه و جامعه  کم نیستن.درسته که بانوان منطقه ما از ابتدایی ترین حقوق شون محرومن بطوریکه این حق یه حق فانتزی ! محسوب میشه ولی باز هم حق یه خانوم هرمزگانیه که مث یه خانوم تهرانی( مادامیکه خونوادش اجازه میده) به عضویت گروه کرآل دربیاد و بطور رسمی اجرا داشته باشه ....

باتشکر از دوست مجازیم زعفرون بخاطر آپلود کردن آهنگ مربوطه.